کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نهال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نهال
/na(e)hāl/
معنی
درخت تازهروییده یا تازهکاشتهشده.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. درختچه، درخت، شجر، گیاه
۲. بستر، تشکنهالی
۳. شکار، کنین
دیکشنری
sapling, seedling
-
جستوجوی دقیق
-
sapling 5
نهال
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] درخت جوانی که قطر برابر سینۀ آن کمتر از ده سانتیمتر باشد
-
نهال
فرهنگ نامها
(تلفظ: na(e)hāl) (در کشاورزی) درخت یا درختچهی نورس که تازه نشانده شده است ؛ (به مجاز) کودک نورُسته .
-
نهال
لغتنامه دهخدا
نهال . [ ن ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ ناهل . رجوع به ناهل شود. || ج ِ ناهلة. رجوع به ناهلة شود.
-
نهال
لغتنامه دهخدا
نهال . [ ن ِ / ن َ ] (اِ) درخت نونشانده . (لغت فرس اسدی ص 312). درخت خرد باشد که نونشانده باشند. (صحاح الفرس ). درخت نورسته . (از رشیدی ). درخت موزون نورسته . (غیاث اللغات ) (جهانگیری ) (برهان قاطع) (انجمن آرا) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). درخت نونشاند...
-
نهال
واژگان مترادف و متضاد
۱. درختچه، درخت، شجر، گیاه ۲. بستر، تشکنهالی ۳. شکار، کنین
-
نهال
فرهنگ فارسی معین
(نِ) (اِ.) درخت جوان نورسته .
-
نهال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹نهاله› na(e)hāl درخت تازهروییده یا تازهکاشتهشده.
-
نهال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] nehāl = نهالی: ◻︎ به روز جوانی بدین مایهسال / چرا خاک را برگزیدی نهال (فردوسی: ۶/۱۲۵ حاشیه).
-
نهال
دیکشنری فارسی به عربی
زلة
-
واژههای مشابه
-
نهال پرور
لغتنامه دهخدا
نهال پرور. [ ن ِ / ن َ پ َرْ وَ ] (نف مرکب ) که نهال و درختچه ٔ نونشانده را پرورش دهد و مراقبت کند. || زمینی که نهال در آن بزودی رشد کند : خاک صفاهان نهال پرور سدره است سدره ٔ توحید منتهای صفاهان .خاقانی .
-
نهال دان
لغتنامه دهخدا
نهال دان . [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فریمان بخش داورزن شهرستان سبزوار. در 6هزارگزی غرب جاده ٔ داورزن به کهنه ، در منطقه ٔ کوهستانی معتدل هوایی واقع است و 584 تن سکنه دارد. آبش از قنات و رودخانه ٔ محلی و محصول آن غلات و پنبه و شغل اهالی زراعت ا...
-
تازه نهال
لغتنامه دهخدا
تازه نهال . [ زَ / زِ ن َ ] (اِ مرکب ) نهال تازه . نهال نورسته . تازه گیاه . || مجازاً، مطلق نورسته و جوان . || تازه بدوران رسیده را نیزگفته اند: و چون تو مرا بتازه نهال دولت مغول دعوت کنی از کیاست دور باشد. (ذیل جامع التواریخ رشیدی ).
-
خشک نهال
لغتنامه دهخدا
خشک نهال . [ خ ُ ن َ ] (اِمرکب ) خشک اصل . درخت نهالی که خشک است . نهال خشک . کنایه از بی ثمر و بی فایده و غیر مفید است : چون قوم نوح خشک نهالان بی برندباد از تنور پیرزنی فتح بابشان .خاقانی .
-
تازه نهال
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) tāzenahāl نهال تازه؛ درخت نورسته.