کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ننگین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ننگین
/nangin/
معنی
ننگدار؛ بدنام؛ زشت و رسوا.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
بدنام، رسوا، روسیاه، زشت، شرمآور، فضاحتبار، فضیح، قبیح، مفتضح
دیکشنری
disgraceful, dishonorable, ignoble, infamous, inglorious, opprobrious, scandalous, shameful, stigmatic
-
جستوجوی دقیق
-
ننگین
لغتنامه دهخدا
ننگین . [ ن َ ] (ص نسبی ) معیوب . زشت . (غیاث اللغات ) (از برهان قاطع) (از جهانگیری ) (ناظم الاطباء). عیب دار.(برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : هست پاک و حلال و رنگین روی نه حرام و پلید و ننگین روی . سنائی .|| بدنام . (انجمن آرا). باننگ . مخفف...
-
ننگین
واژگان مترادف و متضاد
بدنام، رسوا، روسیاه، زشت، شرمآور، فضاحتبار، فضیح، قبیح، مفتضح
-
ننگین
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (ص نسب .) شرم آور.
-
ننگین
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به ننگ) nangin ننگدار؛ بدنام؛ زشت و رسوا.
-
ننگین
دیکشنری فارسی به عربی
سيي السمعة , معيب
-
واژههای مشابه
-
ننگین کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اساءة , خزي , عار
-
سفر ننگین
دیکشنری فارسی به عربی
رحلة العار
-
زندگى ننگین وذلت بار
دیکشنری فارسی به عربی
حياةالخزي والعار
-
کسی یا چیزی را ننگین کردن
دیکشنری فارسی به عربی
اشجب
-
جستوجو در متن
-
ننگینی
لغتنامه دهخدا
ننگینی . [ ن َ ] (حامص مرکب ) ننگین بودن . صفت ننگین . رجوع به ننگین شود.
-
رحلة العار
دیکشنری عربی به فارسی
سفر ننگين
-
فضاحتبار
واژگان مترادف و متضاد
شرمآور، فضیحتآلود، ننگآور، ننگین
-
فضیح
واژگان مترادف و متضاد
شرمآور، فضاحتبار، ننگین