کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
ننر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
ننر
/nonor/
معنی
کسی که بیجهت خود را نزد دیگران عزیز کند؛ لوس.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. بیمزه، لوس
۲. بیادب، بیتربیت ≠ مودب
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
ننر
لغتنامه دهخدا
ننر. [ ن ُ ن ُ ] (ص ) در تداول ، لوس .- بچه ٔ ننر ؛ بچه ٔ لوس که بسیار بدو مهربانی شده و ازاین رو فاسد بار آمده است . (یادداشت مؤلف ).
-
ننر
واژگان مترادف و متضاد
۱. بیمزه، لوس ۲. بیادب، بیتربیت ≠ مودب
-
ننر
فرهنگ فارسی معین
(نُ نُ) (ص .) (عا.) لوس ، زیاده از حد عزیز داشته شده .
-
ننر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت، قید) [عامیانه] nonor کسی که بیجهت خود را نزد دیگران عزیز کند؛ لوس.
-
واژههای مشابه
-
نُنُر
لهجه و گویش تهرانی
لوس و بهانهگیر،بی مزه
-
ننر شدن
لغتنامه دهخدا
ننر شدن . [ ن ُ ن ُ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) در تداول ، لوس شدن . خود را لوس کردن . بی مزگی نمودن .
-
لوس و ننر
لغتنامه دهخدا
لوس و ننر. [ س ُ ن ُ ن ُ ] (ترکیب عطفی ، ص مرکب ) رجوع به لوس و به ننر در ردیف خود شود.
-
لوس و نُنُر
لهجه و گویش تهرانی
لوس
-
لوس و نُنُر
فرهنگ گنجواژه
بی ادب.
-
واژههای همآوا
-
نُنُر
لهجه و گویش تهرانی
لوس و بهانهگیر،بی مزه
-
جستوجو در متن
-
لوس و لیویل
لهجه و گویش تهرانی
نُنُر
-
غازی
واژهنامه آزاد
لوس ، ننر