کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمیده پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نمیده
/namide/
معنی
نمکشیده: ◻︎ پی رَم برگرفت آن دلرمیده / نسیمی بُرده از خاک نمیده (نزاری: لغتنامه: نمیده).
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
dank
-
جستوجوی دقیق
-
نمیده
لغتنامه دهخدا
نمیده . [ ن َ دَ / دِ ] (ن مف ) نمید. چیزی نم دیده را گویند. (از جهانگیری ) (از رشیدی ). نم کشیده .(برهان قاطع) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) : پی رم برگرفت آن دل رمیده نسیمی برده از خاک نمیده . نزاری قهستانی .|| میل کرده . توجه نموده . (برهان قاطع) (آنن...
-
نمیده
لغتنامه دهخدا
نمیده . [ ن ُ دَ / دِ ] (ن مف ) نومیدشده . ناامیدگردیده . (برهان قاطع) (آنندراج ). مأیوس گشته . (ناظم الاطباء).
-
نمیده
فرهنگ فارسی معین
(نَ دِ) (ص مف .) نم کشیده ، مرطوب شده .
-
نمیده
فرهنگ فارسی عمید
(صفت مفعولی) [قدیمی] namide نمکشیده: ◻︎ پی رَم برگرفت آن دلرمیده / نسیمی بُرده از خاک نمیده (نزاری: لغتنامه: نمیده).
-
جستوجو در متن
-
نمید
لغتنامه دهخدا
نمید. [ ن َ ] (ن مف )نم کشیده . (ناظم الاطباء). نمیده . چیزی نم دیده . (از جهانگیری ) (از رشیدی ). رجوع به نمیده شود. || (اِمص ) حاصل مصدر از نمیدن است . (ناظم الاطباء).