کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمکینه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نمکینه
/namakine/
معنی
دوغ یا ماستی که در آن نمک و سبزی بریزند.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نمکینه
لغتنامه دهخدا
نمکینه . [ ن َ م َ ن َ / ن ِ ] (ص نسبی ) نمکین . || (اِ مرکب ) دوغی یا ماستی که در آن نمک و زیره وگشنیز و شبت کنند و به عربی ملحیه گویند. (از رشیدی ) (از ناظم الاطباء) (از برهان قاطع) (از آنندراج ).
-
نمکینه
فرهنگ فارسی عمید
(صفت نسبی، منسوب به نمک) ‹نمکین› (اسم) [قدیمی] namakine دوغ یا ماستی که در آن نمک و سبزی بریزند.