کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمونه 2 پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
model
نمونه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] پیکرهای کوچکتر از یک اثر هنری
-
واژههای مشابه
-
melody type
لحن نمونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ترکیب بنیانی و ذاتی لحن یا طرح کلی آن که سرمشق الحان دیگر قرار میگیرد
-
sample, échantillon (fr.)
نمونه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نمونهای معمولاً کوچک که برای تبلیغ کالایی بهرایگان عرضه شود
-
sample
نمونه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم مهندسی] جزء یا بخشی از ماده یا جسم که خواص ترکیبی یا دیگر قابلیتهای آن ماده را نشان دهد
-
token
نمونه 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هریک از تجلیهای ملموس و عینی یک نوع که ویژگیهای آن نوع را نمایش دهد
-
biased sample
نمونۀ اریب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] نمونهای که از نوعی فرایند نمونهگیری به دست میآید و یک مؤلفۀ خطای سامانمند را القا میکند، در مقابل خطای تصادفی که اثر آن بهطور متوسط صفر میشود
-
upsampling
نمونهافزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] در پردازش نشانک، فرایند افزایش آهنگ نمونهبرداری از یک نشانک
-
sampling 1
نمونهبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روند گزینش بخشی از یک محوطه برای کاوش یا یک منطقه برای کار میدانی بهنحویکه بتوان نتایج حاصل از پژوهش در آن را به سایر بخشها تعمیم داد
-
author's proof, AP
نمونۀ پدیدآور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم کتابداری و اطلاعرسانی] نسخۀ غلطگیری و نمونهخوانی شدهای که برای تأیید نهایی پدیدآور به نزد او فرستاده میشود
-
sampler
نمونهپرداز
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] سختافزاری که میتواند نمونههای صوتی ضبطشـده به روش رقمی را ثبت و آنها را در طرحوارهای از شستیها یا خود شستیها توزیع کند و با زیروبمیهای متفاوت به صدا درآورد
-
crime specimen
نمونۀ جُرم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حقوق] نمونۀ بهجامانده از فرد مباشر جرم در صحنۀ جرم
-
downsampling, subsampling
نمونهکاهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی پزشکی] در پردازش نشانک، فرایند کاهش آهنگ نمونهبرداری از یک نشانک
-
wet mount, wet preparation
نمونۀ مرطوب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زیستشناسی-میکربشناسی] نوعی آمادهسازی در ریزبین که در آن نمونۀ مایع را بین تیغه و تیغک قرار میدهند
-
composite sample
نمونۀ مرکب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] مخلوطی از تکنمونهها که در فواصل زمانی معین از آب یا فاضلاب یا پسماند گرفته میشود