کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمونهافزایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
bioaugmentation
زیافزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] افزودن مجموعهای از ریزاندامگانهای مناسب به خاک یا آب زیرزمینی برای تسریع تجزیۀ زیستی
-
برخوانیافزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← تماسافزایی
-
پالسافزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← تَپافزایی
-
bit stuffing
بیتافزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] افزودن بیت به قاب رقمی (digital frame) برای همزمانسازی و واپایش
-
lyotropy
حلاّلیتافزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی] افزایش حلپذیری یک ماده در حلاّلی که بهخوبی در آن حل نمیشود، با کمک یک مادۀ سوم
-
augmentation
دیرشافزایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] تمهیدی که در آن دیرِشِ نتهای یک لحن به یک نسبت افزایش مییابد
-
شادی افزایی
لغتنامه دهخدا
شادی افزایی . [ اَ ] (حامص مرکب ) شادی افزودن . شادی افزا بودن . رجوع به شادی افزا شود.
-
melody type
لحن نمونه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ترکیب بنیانی و ذاتی لحن یا طرح کلی آن که سرمشق الحان دیگر قرار میگیرد
-
sample, échantillon (fr.)
نمونه 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[عمومی] نمونهای معمولاً کوچک که برای تبلیغ کالایی بهرایگان عرضه شود
-
model
نمونه 2
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] پیکرهای کوچکتر از یک اثر هنری
-
sample
نمونه 3
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم مهندسی] جزء یا بخشی از ماده یا جسم که خواص ترکیبی یا دیگر قابلیتهای آن ماده را نشان دهد
-
token
نمونه 4
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زبانشناسی] هریک از تجلیهای ملموس و عینی یک نوع که ویژگیهای آن نوع را نمایش دهد
-
biased sample
نمونۀ اریب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آمار، ریاضی] نمونهای که از نوعی فرایند نمونهگیری به دست میآید و یک مؤلفۀ خطای سامانمند را القا میکند، در مقابل خطای تصادفی که اثر آن بهطور متوسط صفر میشود
-
biopsy 2
نمونه بافت
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] تکۀ کوچک برداشتهشده از بافت زنده برای آزمایشهای میکروسکوپی
-
sampling 1
نمونهبرداری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] روند گزینش بخشی از یک محوطه برای کاوش یا یک منطقه برای کار میدانی بهنحویکه بتوان نتایج حاصل از پژوهش در آن را به سایر بخشها تعمیم داد