کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمدساز پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نمدساز
لغتنامه دهخدا
نمدساز. [ ن َ م َ ] (نف مرکب ) لَبّاد. (منتهی الارب ). کسی که نمدمی سازد. (ناظم الاطباء). نمدمال . نمدگر : نمدسازان که پشمینه فروشندبهای رومی و کتان چه دانند.نظام قاری .
-
جستوجو در متن
-
نمدمال
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) namadmāl کسی که شغلش درست کردن نمد است؛ نمدساز.
-
نمدسازی
لغتنامه دهخدا
نمدسازی . [ ن َ م َ ](حامص مرکب ) نمدمالی . نمدگری . عمل نمدساز. || (اِ مرکب ) جای نمد مالیدن . کارگاه نمد ساختن .
-
لباد
لغتنامه دهخدا
لباد. [ ل َب ْ با ] (ع ص ) نمدساز. (منتهی الارب ). نمدگر. نمدمال . استاد نمدمال . (برهان ). || نمدفروش . (مهذب الاسماء).
-
نمدگر
لغتنامه دهخدا
نمدگر.[ ن َ م َ گ َ ] (ص مرکب ) لَبّاد. (دهار). نمدساز. کسی که نمد می سازد. (ناظم الاطباء). نمدمال : ای خواجه بگذر از زنخ و گرد ریش گردایام موی تاب و نمدگر هبا مکن .امیرخسرو (از آنندراج ).
-
نمدمال
لغتنامه دهخدا
نمدمال . [ ن َ م َ ] (نف مرکب ) آنکه به مالیدن نمد مباشرت کند. (آنندراج ). آنکه نمد می مالد. (ناظم الاطباء). آنکه از پشم آمیخته با آشی نمد مالد. لَبّاد. نمدگر. نمدساز. (یادداشت مؤلف ) : گر سقرلاط تو را هست و نمد می پوشی سردی است این به نمدمال چه عیب...