کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمایۀ آب شوند سطح زمین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
temperate-westerlies index
نمایۀ غربوزان معتدله
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] معیاری از قدرت باد سطحی غربی در عرضهای 35 تا 55 درجۀ شمالی
-
نمایۀ یخبندان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← شاخص یخبندان
-
subtropical easterlies index
نمایۀ شرقوزان جنبِحارّهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] معیاری از قدرت باد شرقی سطحی در عرضهای 20 تا 35 درجۀ شمالی
-
جستوجو در متن
-
volcanic water
آب آتشفشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] آب درون ماگما در سطح یا نزدیک به سطح زمین
-
water table
دیکشنری انگلیسی به فارسی
میز آب، سطح ایستای، سطح ابهای زیر زمین
-
ground water level, water table
سطح آب زیرزمینی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] سطحی در زیر زمین که سنگها و خاکهای پایینتر از آن از آب پر شدهاند
-
water body/ waterbody, body of water
پیکرۀ آب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی منابع طبیعی- محیطزیست و جنگل] هر نوع انباشت عمدۀ آب بر روی سطح زمین
-
پایاب
لهجه و گویش گنابادی
payab در گویش گنابادی یعنی محلی که آب قنات در آنجا به سطح زمین میرسد ، پای آب ، کاریز
-
hovercraft
هواناو
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم نظامی] شناوری که با اِعمال فشار پایینسوی هوا خود را در فاصلۀ کمی در بالای سطح آب یا زمین نگه میدارد
-
tide
کِشَند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اقیانوسشناسی، زمینشناسی، ژئوفیزیک، علوم جَوّ] بالا و پایین رفتن دورهای سطح آب اقیانوس و پوستۀ زمین براثر نیروهای گرانشی ماه و خورشید
-
frost mound, ice mound, ground ice mound
کپهیخی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] کپهای مخروطی بر روی سطح خشکی که براثر انجماد آب در زمین ایجاد میشود
-
gully erosion
فرسایش آبکَندی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] فرسایشی که براثر حرکت سریع آب، تنگههای عمیقی در سطح زمین به وجود میآورد متـ . آبکَندیشدگی gullying
-
mist
تُنُکمِه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] هواآبی قابلرؤیت و نزدیک به سطح زمین، حاصل تجمع قطرکهای بسیار ریز آب معلق در هوا
-
geoid
زمینوار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی، ژئوفیزیک، علوم جَوّ] شکلی فرضی برای زمین با حذف تمامی برجستگیهای روی آن و گسترش سطح تراز آب دریا روی تمام خشکیها
-
hydrogeology
آبزمینشناسی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] علم رخداد و توزیع و حرکت آب در زیر سطح زمین با تأکید بر سیماهای زمینشناختی