کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمایشگرایی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
theatricalism
نمایشگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] دیدگاهی که برخلاف نمایش واقعگرای ابتدای قرن بیستم بر جدایی نمایش از زندگی واقعی تأکید میورزد
-
واژههای مشابه
-
گرایی
لغتنامه دهخدا
گرایی . [ گ َ / گ ِ ] (حامص ) عمل گراییدن . این کلمه تنها به کار نمی رود بلکه به صورت ترکیب های ذیل آید:- دست گرایی ؛ : هرکه فضل و قوت خویش بر ضعیفان بپسندد و بدان مغرور گردد و خواهد که دیگران را اگرچه از وی قوی تر باشند دست گرایی کند، هرآینه قوت او...
-
نمایش
لغتنامه دهخدا
نمایش . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ی ِ ] (اِمص ، اِ) اسم مصدر و مصدر دوم از نمودن . فعل نمودن . عمل نمودن . (یادداشت مؤلف ). ارائه . عرض . (یادداشت مؤلف ). نشان دادن . (فرهنگ فارسی معین ) : بل من به نمایش ره خویش حق فضلا همی گزارم . ناصرخسرو. || صورت . روی ...
-
نمایش
واژگان مترادف و متضاد
۱. ارائه، عرضه، نمود ۲. تئاتر، تعزیهگردانی، شبیه ۳. بروز، جلوه، خودنمایی
-
نمایش
فرهنگ فارسی معین
(نَ یا نُ یِ) (اِمص .) 1 - چیزی را به تماشا گذاشتن . 2 - تئاتر.
-
نمایش
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، اسم مصدر) na(e,o)māyeš ۱. نشان دادن.۲. جلوه؛ منظره.۳.(تئاتر) بازی در تماشاخانه؛ تئاتر.
-
نمایش
دیکشنری فارسی به عربی
اداء , استعراض , تسلية , تعرض , تقديم , تمثيل , شعلة ضويية , ظهور , عرض , مسرحية , مظاهرة , معرض , منظر
-
hedonism
لذتگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی] نظریهای مبتنی بر این باور که لذتجویی و اجتناب از درد محرک اصلی رفتارهای انسان است متـ . روانشناسی لذتگرایانه روانشناسی لذتگرا hedonistic psychology
-
materialism
مادهگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] در تاریخ و جامعهشناسی، بهویژه پس از انتشار نظریات مارکس، اشارهای است نه به یک نظام فراگیر جهانی بلکه به روشی که رفتارهای اجتماعی را بر پایۀ روابط و ساختارهای مادّی مانند ساختارهای اقتصادی جامعه توضیح میدهد
-
militarism
نظامیگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] باور به برتری نهادها و ارزشهای نظامی بر نهادها و ارزشهای جامعۀ مدنی و عمل به این باور
-
nabism
نبیگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] گرایشی هنری که ویژگی آن پیروی از شیوۀ نقاشی نبیهاست و موضوع اصلی آثار هنری خلقشده در این گرایش منظرهسازی است
-
elitism
نخبهگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سیاسی و روابط بینالملل] اعتقاد به نخبهسالاری
-
relativism
نسبیگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی، جامعهشناسی] باوری که بر پایۀ آن ارزشها و باورها به مؤلفهها و معیارهای مطلق و جهانشمول بستگی ندارد
-
pointillism
نقطهگرایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] شیوهای در نقاشی که در آن با گذاشتن نقطههای کوچک از دو رنگ اصلی در کنار هم رنگهای ترکیبی ایجاد میکنند