کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمایان گذرا پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
applied dominant
نمایان گذرا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نمایان هر نغمهای جز بنمایه متـ . نمایان جانشین secondary dominant
-
واژههای مشابه
-
exposed point
نقطۀ نمایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ریاضی] فرمولدار
-
نمایان شدن
لغتنامه دهخدا
نمایان شدن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) ظاهر شدن . به نظر درآمدن . (آنندراج ) (ناظم الاطباء). آشکار شدن . نموده شدن . (ناظم الاطباء). پیدا شدن . طالعشدن . ظهور. بروز. طلوع . پیدایش . (یادداشت مؤلف ).
-
نمایان کردن
لغتنامه دهخدا
نمایان کردن . [ ن ُ / ن ِ / ن َ ک َ دَ ] (مص مرکب ) ظاهرکردن . واضح و آشکار کردن . بیان کردن . روشن نمودن .
-
آدم نمایان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب. فارسی] (زیستشناسی) 'ādamna(e,o)māyān تیرهای از حیوانات پستاندار از قبیل میمونها که شبیه انسان هستند.
-
نمایان ساختن
دیکشنری فارسی به عربی
اشر
-
فتح نمایان
دیکشنری فارسی به عربی
مفکرة
-
dominant seventh chord
آکورد هفتم نمایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] آکورد سهصدایی بزرگی که یک فاصلۀ هفتم کوچک از پایه به آن اضافه شده است متـ . آکورد هفتم بزرگ ـ کوچک major-minor seventh chord
-
جستوجو در متن
-
cursory survey
بررسی سَرسَری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[باستانشناسی] بررسیهای منطقهای با دقت صفر تا بیست درصدی که در طی آن منطقۀ مورد بررسی بهطور گذرا بازدید و محوطههای نمایان چون تپههای بزرگ ثبت میشود