کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نمایان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
dominant seventh chord
آکورد هفتم نمایان
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] آکورد سهصدایی بزرگی که یک فاصلۀ هفتم کوچک از پایه به آن اضافه شده است متـ . آکورد هفتم بزرگ ـ کوچک major-minor seventh chord
-
جستوجو در متن
-
اکسپوز
واژهنامه آزاد
نمایان. (معماری) بتن اکسپوز:بتن نمایان.
-
underrepresented
دیکشنری انگلیسی به فارسی
کمتر نمایان می شود
-
جلوگر
واژهنامه آزاد
نمایان
-
تجلی
واژهنامه آزاد
نمایان شدن.
-
آنتروپوئید
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [فرانسوی: anthropoïde] (زیستشناسی) 'ānt[e]ropo'(y)id = آدمنمایان
-
مرئی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مرئیّ] mar'i چیزی که دیده میشود؛ نمایان؛ پدیدار.
-
مفتضح
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی: مفتضِح] moftaze(a)h رسوا؛ نمایان.
-
مبینا
واژهنامه آزاد
آشکار،نمایان شده
-
متبلور کردن
واژگان مترادف و متضاد
نمود دادن، نمایان ساختن، آشکار کردن
-
متجلی شدن
واژگان مترادف و متضاد
نمایان شدن، تجلی یافتن، جلوهگر شدن
-
مشهود شدن
واژگان مترادف و متضاد
آشکارشدن، نمایان گشتن، علنی شدن
-
حاکی
فرهنگ واژههای سره
بازگوینده، نشان گر، نمایان گر
-
ظاهر
فرهنگ واژههای سره
آشکار، نما، رویه، نمایان
-
بروز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] boruz نمایان شدن؛ پدیدار شدن؛ آشکار شدن.