کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نق نق زدن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نق نق زدن
دیکشنری فارسی به عربی
اهتمام , مقص
-
واژههای مشابه
-
نِق و نِق
فرهنگ گنجواژه
غُرولُند.
-
nagware, begware, annoyware
نِقافزار
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نرمافزاری مشروط که مکرراً بهطرز آزاردهندهای به کاربر تذکر میدهد که باید با پرداخت وجه، نرمافزار را به ثبت برساند
-
جستوجو در متن
-
نقه زدن
لغتنامه دهخدا
نقه زدن . [ ن ِق ْ ق َ / ق ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) نق نق کردن . غرغر زدن . رجوع به نق نق شود.
-
fussed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفت و سخت، نق نق زدن، هایهو کردن، ایراد گرفتن، اعتراض کردن، خردهگیری کردن
-
griped
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گرفتار، نق نق زدن، گله کردن، گرفتن، شکوه کردن، محکم گرفتن، با مشت گرفتن، ازردن
-
mewls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مروارید، نق زدن، ناله کردن
-
mewl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مروارید، نق زدن، ناله کردن
-
fuss
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سر و صدا، تلاش، هایهوی، اشوب، نزاع، نق نق زدن، هایهو کردن، ایراد گرفتن، اعتراض کردن، خردهگیری کردن
-
fusses
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سرخورده، سر و صدا، تلاش، هایهوی، اشوب، نزاع، نق نق زدن، هایهو کردن، ایراد گرفتن، اعتراض کردن، خردهگیری کردن
-
nag
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نق زدن، نق نقو، اسب پیر و وامانده، اسب کوچک سواری، یابو، عیب جو، ازار دادن، مرتبا گوشزد کردن، عیب جویی کردن
-
nags
دیکشنری انگلیسی به فارسی
nags، نق نقو، اسب پیر و وامانده، اسب کوچک سواری، یابو، عیب جو، نق زدن، ازار دادن، مرتبا گوشزد کردن، عیب جویی کردن
-
gripe
دیکشنری انگلیسی به فارسی
چرت زدن، گله، شکایت، گیر، چنگ، تسلط، درد سخت، تشنج موضعی، نق نق زدن، گله کردن، گرفتن، شکوه کردن، محکم گرفتن، با مشت گرفتن، ازردن