کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نق پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نق نقو
دیکشنری فارسی به عربی
فرس
-
نق بست
دیکشنری فارسی به عربی
اِرْتَسَم
-
نِق نقو
لهجه و گویش تهرانی
کسی که نق میزند
-
نِق و نوق
لهجه و گویش تهرانی
نق
-
نق و ناله
فرهنگ گنجواژه
نالیدن.
-
جستوجو در متن
-
نِک و نال، نِک و نِک
لهجه و گویش تهرانی
نق نق
-
نقه زدن
لغتنامه دهخدا
نقه زدن . [ ن ِق ْ ق َ / ق ِ زَ دَ ] (مص مرکب ) نق نق کردن . غرغر زدن . رجوع به نق نق شود.
-
fussed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
سفت و سخت، نق نق زدن، هایهو کردن، ایراد گرفتن، اعتراض کردن، خردهگیری کردن
-
پالودن
دیکشنری فارسی به عربی
اجهاد , نق
-
mewls
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مروارید، نق زدن، ناله کردن
-
mewling
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مگس، ناله، نق
-
pantagruelism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نق نقو گرایی
-
nagger
دیکشنری انگلیسی به فارسی
ناگور، شخص نق زن
-
mewl
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مروارید، نق زدن، ناله کردن
-
naggers
دیکشنری انگلیسی به فارسی
naggers، شخص نق زن