کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نقش عربی یا اسلا می پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نقش عربی یا اسلا می
دیکشنری فارسی به عربی
زخرفة عربية
-
واژههای مشابه
-
نَقْش
لهجه و گویش گنابادی
naghsh در گویش گنابادی یعنی رسم ، نقاشی ، فیلم بازی کردن ، خود را به بیخبری زدن
-
نُقُّش
لهجه و گویش بختیاری
noqqoš نطق، سخن گفتن، ابراز نظر کردن.
-
نقش ،نقش آوردن
لهجه و گویش تهرانی
در قمار و سه قاب دست خوب آوردن
-
post 2
نقش 1
واژههای مصوّب فرهنگستان
[ورزش] وظیفۀ معین هر بازیکن در بازیهای گروهی
-
arabesque motif
نقش اسلیمی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای تجسمی] آرایههایی که در هنرهای اسلیمی به کار میروند
-
role play
نقشبازی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[آیندهپژوهی و آیندهنگری] فرایندی خلاقانه و خیالپردازانه که در آن برای پیشبینی تصمیمهای دیگران باید خود را در نقش آنها قرار داد
-
diffraction pattern
نقش پراش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] نقشی که امواج پراشیده بر روی پرده ایجاد میکنند
-
interference pattern
نقش تداخل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک- اپتیک] شکلی که براثر تداخل پرتوهای نوری به وجود میآید
-
gender role
نقش جنسانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی، علوم سلامت] الگویی از رفتار و صفتهای شخصیتی و نگرشها که مشخصۀ زنانگی و مردانگی در یک فرهنگ خاص است متـ . نقش جنسیتی
-
نقش جنسیتی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[روانشناسی، علوم سلامت] ← نقش جنسانی
-
double cast
نقش دوبازیگره
واژههای مصوّب فرهنگستان
[هنرهای نمایشی] نقشی که دو بازیگر برای اجرای آن آماده میشوند و بهتناوب آن نقش را بازی میکنند
-
tread pattern, tread design, tread 2
نقش رویه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار- تایر] طرح نظاممندی از آجها و شیارها و شیارکها بر رویۀ تایر
-
walk-on
نقش عبوری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نقش کوتاهی که اغلب بدون گفتار است