کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نقاصة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نقاصة
لغتنامه دهخدا
نقاصة. [ ن َ ص َ ] (ع مص ) شیرین و خوش گردیدن آب و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). خوش و گوارا گردیدن آب و جز آن . (ناظم الاطباء). عذب گردیدن آب . (از اقرب الموارد). || خوش گردیدن بوی چیزی .(از ناظم الاطباء) (از المنجد). رجوع به نقیص شود.
-
واژههای همآوا
-
نقاست
لغتنامه دهخدا
نقاست . [ ن ِ س َ ] (از ع اِمص ) لقب گذاشتگی . (یادداشت مؤلف ). نقاسة. رجوع به نِقاسَة شود.
-
نقاسة
لغتنامه دهخدا
نقاسة. [ ن ِ س َ ] (ع اِمص ) لقب گذاشتگی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). تلقیب . (اقرب الموارد). اسم مصدر است . رجوع به نقس شود. || ملامت و سرزنش و طعنه و استهزاء و تمسخر. (ناظم الاطباء). رجوع به نقس شود.