کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفی بلد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نفی بلد
واژهنامه آزاد
تبعید
-
واژههای مشابه
-
نفی کردن
لغتنامه دهخدا
نفی کردن . [ ن َف ْی ْ ک َ دَ ] (مص مرکب ) انکار کردن . گفتن که نیست . (یادداشت مؤلف ) : عیب می جمله بگفتی هنرش نیز بگوی نفی حکمت مکن از بهر دل عامی چند. حافظ.|| دور کردن . || از شهر بدر کردن . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). تبعید کردن . بیرون کردن : مَ...
-
ابن نفی
لغتنامه دهخدا
ابن نفی . [ اِ ن ُ ن َ فی ی ] (ع ص مرکب ، اِ مرکب ) آنکه او را پدر از خانه برانده است .
-
حرف نفی
لغتنامه دهخدا
حرف نفی . [ ح َ ف ِ ن َف ْی ْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به حروف نافیه شود.
-
حروف نفی
لغتنامه دهخدا
حروف نفی . [ ح ُ ف ِ ن َف ْی ْ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) رجوع به حروف نافیه شود.
-
نفی کردن
دیکشنری فارسی به عربی
انف (فعل ماض)
-
واژههای همآوا
-
نفیبلد
واژگان مترادف و متضاد
اخراج، تبعید
-
جستوجو در متن
-
ostracism
دیکشنری انگلیسی به فارسی
استبداد، طرد، نفی بلد
-
deport
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخراج کردن، تبعید کردن، نفی بلد کردن
-
يُنفَوْاْ مِنَ ﭐلْأَرْضِ
فرهنگ واژگان قرآن
که تبعید شوند - که نفی بلد گردند
-
deported
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخراج شده، تبعید کردن، اخراج کردن، نفی بلد کردن
-
deporting
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اخراج، تبعید کردن، اخراج کردن، نفی بلد کردن