کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفیطة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نفیطة
لغتنامه دهخدا
نفیطة. [ ن َ طَ ] (ع ص ) کف نفیطة؛ کف دست آبله رسیده ٔ شوخگین از عمل . (منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
نفیتة
لغتنامه دهخدا
نفیتة. [ ن َ ت َ ] (ع اِ) آشی است از آرد و جز آن که به آب یا شیر ترتیب دهند، سطبرتر از سخینه . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (آنندراج ). کاچی . (بحر الجواهر) (یادداشت مؤلف ) (مهذب الاسماء).
-
جستوجو در متن
-
منفوطة
لغتنامه دهخدا
منفوطة. [ م َ طَ ] (ع ص ) دستی آبله شده . (مهذب الاسماء): کف منفوطة؛ کف دست آبله رسیده ٔ شوخگین ازعمل . نفیطة. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء). آبله رسیده . تاول زده . (از اقرب الموارد).
-
نافطة
لغتنامه دهخدا
نافطة. [ ف ِ طَ ] (ع ص ، اِ) کف نافطة؛ کف دست آبله کرده و شوخ بسته . (منتهی الارب ). نفیطة. منفوطة. دستی که بر اثر کار فروان قرحه و آبله برآورده باشد. (از معجم متن اللغة). || بز ماده ، یا از اتباع است عافطة را، یقال : ما له عافطة و لانافطة. (منتهی ال...