کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفیزة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نفیزة
لغتنامه دهخدا
نفیزة. [ ن َ زَ ] (ع اِ) نفیز. رجوع به نَفیز شود.
-
واژههای همآوا
-
نفیضة
لغتنامه دهخدا
نفیضة. [ ن َ ض َ ] (ع اِ) گروهی که جهت تجسس دشمن به هرجائی فرستند. (ناظم الاطباء). گروهی از لشکر که راه از جاسوسی و جز آن پاک کنند. (یادداشت مؤلف ). نفضة. (اقرب الموارد). ج ، نفائض . رجوع به نَفَضَة شود.
-
جستوجو در متن
-
نفیز
لغتنامه دهخدا
نفیز. [ ن َ ] (ع اِ) مسکه که در شیرزنه پراکنده شود. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد).نفیزة. (منتهی الارب ) (متن اللغة) (اقرب الموارد).