کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفوذ کردن در پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
تحت نفوذ قرار گیرنده
دیکشنری فارسی به عربی
قابل للتحوير
-
غیر قابل نفوذ
دیکشنری فارسی به عربی
غير نفاذ
-
ناحیه ء کلیسایی زیر نفوذ اسقف اعظم
دیکشنری فارسی به عربی
اسقفية
-
بطرف جاذبه یامرکز نفوذ متمایل شدن
دیکشنری فارسی به عربی
انجذب
-
جستوجو در متن
-
اخترق
دیکشنری عربی به فارسی
تراوش کردن , نفوذ کردن , نشر کردن , گذاشتن , در خطوط دشمن نفوذ کردن , نفوذ کردن در , بداخل سرايت کردن , رخنه کردن
-
interpenetrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
درگیر شدن، از هم گذشتن، در هم نفوذ کردن، نفوذ کردن در
-
interpenetrating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
متقابل، از هم گذشتن، در هم نفوذ کردن، نفوذ کردن در
-
infiltrated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نفوذ کرد، نفوذ کردن، تراوش کردن، نشر کردن، گذاشتن، در خطوط دشمن نفوذ کردن
-
infiltrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نفوذ، نفوذ کردن، تراوش کردن، نشر کردن، گذاشتن، در خطوط دشمن نفوذ کردن
-
penetrated
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نفوذ کرد، نفوذ کردن در، بداخل سرایت کردن، رخنه کردن، فهمیدن، فرانشت کردن
-
penetrate
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نفوذ کنید، نفوذ کردن در، بداخل سرایت کردن، رخنه کردن، فهمیدن، فرانشت کردن
-
imbuing
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نفوذ کردن، رسوخ کردن در، خوب نفوذ کردن، اشباع کردن، خوب رنگ گرفتن، اغشتن، ملهم کردن
-
infiltrating
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نفوذپذیری، نفوذ کردن، تراوش کردن، نشر کردن، گذاشتن، در خطوط دشمن نفوذ کردن
-
imbued
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نفوذ کرد، رسوخ کردن در، خوب نفوذ کردن، اشباع کردن، خوب رنگ گرفتن، اغشتن، ملهم کردن
-
osmosed
دیکشنری انگلیسی به فارسی
اسموس، تراوش کردن، نفوذ کردن در، بوسیله تراوش تجزیه کردن، بوسیله نفوذ تجزیه کردن