کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفس لوامه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نفس لوامه
لغتنامه دهخدا
نفس لوامه . [ ن َ س ِ ل َوْ وا م َ / م ِ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) نفس بسیارملامت کننده خود رابه وقوع معاصی به هدایت نور دل و این نفس صلحا و اولیا را حاصل باشد، از این سبب اﷲ تعالی او را مقسم به قسم گردانیده : لااقسم بالنفس اللوامة. (قرآن 2/75). (از غ...
-
واژههای مشابه
-
نَفْسٍ
فرهنگ واژگان قرآن
نفـْس - جان - خود (کلمه نفس در اصل به معناي همان چيزي است که به آن اضافه ميشود مثلاً "نفس الانسان" يعني خود انسان و"نفس الحجر" يعني خود سنگ است)
-
نفس نفس زدن
دیکشنری فارسی به عربی
حث
-
نفس نفس زنان
دیکشنری فارسی به عربی
منقطع التنفس
-
نفس نفس،()زدن
لهجه و گویش تهرانی
به هِن و هِن افتادن
-
نفس و نفس
فرهنگ گنجواژه
تنفس، نفس نفس زدن.
-
طیب نفس
لغتنامه دهخدا
طیب نفس . [ ب ِ ن َ ](ترکیب اضافی ، اِ مرکب ) (اصطلاح احکام نجوم ) آن است که کوکب در فرح یا در شرف خود باشد و علاوه کوکب نهاری در روز تحت الارض و کوکب لیلی در شب فوق الارض باشد.
-
عیسی نفس
لغتنامه دهخدا
عیسی نفس . [ سا ن َ ف َ ] (ص مرکب ) عیسی دم . مسیحادم . دارای دمی چون دم عیسی جان بخش . ولی ّ کامل که مرده را زنده کند. (آنندراج ). آنکه دمی مانند عیسی دارد و مرده را زنده کند وبیمار را شفا دهد. (فرهنگ فارسی معین ) : زآن رای کآن برادر عیسی نفس زده دو...
-
گنده نفس
لغتنامه دهخدا
گنده نفس . [ گ َ دَ / دِ ن َ ف َ ] (ص مرکب ) کسی که دَم و نفس او متعفن است . رجوع به گنده دم شود.
-
گرم نفس
لغتنامه دهخدا
گرم نفس . [ گ َ ن َ ف َ] (ص مرکب ) آنکه دم گیرا دارد. (آنندراج ). آنکه دارای نفس قوی و گیرا باشد. (ناظم الاطباء) : در هر جگری شوری از این گرم نفس هست چون صبح مرا حق نفس بر همه کس نیست .صائب (از آنندراج ).
-
cliffhanger
نفسگیر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] 1. ویژگی موقعیتها و صحنههای هیجانانگیز و اضطرابآور 2. ویژگی فیلمهایی که دارای موقعیتها و صحنههای هیجانانگیز و اضطرابآور هستند
-
نفس آخر
لغتنامه دهخدا
نفس آخر. [ ن َ ف َ س ِ خ ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) آخر نفس . دم واپسین . نفس بازپس . نفس بازپسین . نفس واپسین .- تا نفس آخر ؛تا دم مرگ . تا واپسین نفس : داد بگسترد و ستم درنبشت تا نفس آخر از آن برنگشت .نظامی .
-
نفس آشکار
لغتنامه دهخدا
نفس آشکار. [ ن َ ف َ س ِ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) زمین در چهارم فوریه ٔ فرانسوی مطابق بیست و یکم بهمن ماه جلالی و شانزدهم بهمن نفس آشکار می کشد. (یادداشت مؤلف ).
-
نفس ارضی
لغتنامه دهخدا
نفس ارضی . [ ن َ س ِ اَضی ی ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) فیلسوف هرگاه که گوید نفس ارضی معنی آن خواهد که قوتی است که آغاز قوتها وحرکتهاء گوناگون از وی است . (ذخیره ٔ خوارزمشاهی ).