کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفتشویی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
خاک شویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) xākšuy(')i = آبشویی
-
دست شویی
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) dastšuy(')i ۱. نوعی لگن سوراخدار که دارای شیر و ظرف آب است و در پای آن دستورو میشویند.۲. توالت.۳. (حاصل مصدر) شستن دست.
-
جامه شویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [قدیمی] jāmešuy(')i شغل و عمل جامهشو؛ شستوشوی لباس.
-
ظرف شویی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) [عربی. فارسی] zarfšuy(')i ۱. شستوشوی ظرفها؛ شستن ظرف.۲. (اسم) ماشینی که ظرفهای آشپزخانه در آن شسته میشود.۳. (اسم) جای مخصوصی در آشپزخانه که در آن ظرف میشویند.
-
rainout/ rain-out
بارانشویی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی محیطزیست و انرژی] زدوده شدن مواد زاید از هوا در پی بارش باران یا برف
-
گلو شویی
دیکشنری فارسی به عربی
غرغرة
-
مغز شویی
دیکشنری فارسی به عربی
غسل الدماغ
-
رخت شویی
دیکشنری فارسی به عربی
قماش الکتان
-
پول شویی
واژهنامه آزاد
تطهیر پول - شستشوی پول - مشروع جلوه دادن پول نامشروع-کسب درآمد از یک منشاء غیر قانونی-برای پولی که از راه غیر قانونی به دست آمده سند سازی کردن
-
چله شویی
واژهنامه آزاد
شغلی است که در آن تارهای ابریشم را که رنگ شده جهت بافت پارچه آماده مینمایند چله شوئی از مشاغل شهرستان کاشان است با توجه به تعداد زیاد رنگرزی موجود در این شهر
-
نفتبَر
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] ← نفتکش
-
refined oil, burning oil
نفت پالیده
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی شیمی] نفت خام پالایششده که برای مصارف خانگی و صنعتی از آن استفاده میشود
-
crude oil 2
نفت خام
واژههای مصوّب فرهنگستان
[زمینشناسی] نفت طبیعی قبل از پالایش
-
oil clearance
نفتزدایی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] جمعآوری آلودگیها و ضایعات نفتی از سطح آب
-
crude carrier
نفتکش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] کشتی مخصوص حمل نفت خام متـ . نفتبَر