کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نفاض پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نفاض
لغتنامه دهخدا
نفاض . [ ن َ ] (ع اِمص ) لرزش تب . (منتهی الارب ) (آنندراج ). || بی توشگی . تنگدستی . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). نِفاض . نُفاض . (ناظم الاطباء).- امثال :النفاض یقطرالجلب ؛ چون تنگدستی و خشکسالی رسد شتران را قطارقطار به معرض بیع برند....
-
نفاض
لغتنامه دهخدا
نفاض . [ ن ِ ] (ع اِ) نوعی از ازار طفلان . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغة) (از اقرب الموارد). ج ، نُفُض . || جامه . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (از متن اللغة). یقال : ما علیه نفاض ؛ ای شی ٔ من الثیاب . (منتهی الارب ) (اقرب الموارد). || گستردنی...
-
نفاض
لغتنامه دهخدا
نفاض . [ ن ُ ] (ع اِ) آنچه به افشاندن ریخته شود از برگ و میوه و جز آن . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آنچه به افشاندن فروریزد. برگی که فروریزد و بیشتر در مورد برگ سمر استعمال شود بدان صورت که زیر آن بساطی بگسترانند سپس آن را بتکانند تا فروریزد. (از متن ...
-
واژههای همآوا
-
نفاذ
لغتنامه دهخدا
نفاذ. [ ن َ ] (ع مص ) گذشتن تیر از آنچه بدان آید. (ترجمان علامه ٔ جرجانی ص 100). گذشتن تیر از جائی که بدان رسد. (غیاث اللغات ). بیرون گذشتن تیر از آنچه برآن برآید. (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). گذشتن چیزی از چیزی و رها شدن آن از آن . (منتهی الارب ) ...
-
نفاذ
لغتنامه دهخدا
نفاذ. [ ن َ ] (ع اِمص ) روائی . جریان . درگذرندگی . نفوذ. تأثیر : ز رای اوست نفاذی که در قضا باشدز وهم اوست مضائی که این قدر دارد. مسعودسعد.از کفش بر مثال های نفاذعز توقیع و حسن عنوان باد. مسعودسعد.به حل و عقد و بد و نیک عزم و حزم تراچو کوه باد ثبات...
-
نفاذ
لغتنامه دهخدا
نفاذ. [ ن َف ْ فا ] (ع ص ) درگذرنده و رسادر هر کار. (منتهی الارب ) (آنندراج ). درگذرنده در جمیع کارهایش . نفوذ. (از المنجد) (از اقرب الموارد).
-
نفاز
لغتنامه دهخدا
نفاز. [ ن ُف ْ فا ] (ع اِ) بازئی است مر عرب را که در آن با هم برجهند. (منتهی الارب ) (آنندراج ).
-
نفاذ
واژگان مترادف و متضاد
تاثیر، قدرت، نفوذ
-
نفاذ
فرهنگ فارسی معین
(نِ) [ ع . ] (مص ل .)1 - فرو رفتن و درگذشتن چیزی از چیز دیگر. 2 - جاری شدن فرمان . 3 - ع بور کردن تیر از نشانه .
-
نفاذ
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی] nafāz ۱. جاری بودن امر و حکم.۲. [قدیمی] فرو رفتن و گذشتن چیزی از چیز دیگر، مثل فرو رفتن تیر در هدف و گذشتن از آن.
-
نفاذ
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] naffāz بسیارنافذ.
-
نفاز
واژهنامه آزاد
بازئی است مر عرب را که در آن با هم برجهند.
-
جستوجو در متن
-
نفض
لغتنامه دهخدا
نفض . [ ن ُ ف ُ ] (ع اِ) ج ِ نفاض . رجوع به نفاض شود.