کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نغول پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نغول
/na(o)qul/
معنی
= نغل
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
۱. ژرف، عمیق، گود، نغل
۲. راهطولانی
۳. سرآمد، قابل
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نغول
لغتنامه دهخدا
نغول . [ ن َ ] (اِ) آغال گوسفندان . آغل . نغل . (انجمن آرا) (آنندراج ). زیرزمینی را گویند که در صحرا و دامن کوه بجهت گوسفندان بسازند. (برهان قاطع) (از ناظم الاطباء). جائی را گویند که در کوهها و صحراها به جهت گاوان و گوسفندان و چهارپایان سازند شب هنگا...
-
نغول
لغتنامه دهخدا
نغول . [ ن ِ ] (اِ) پوشش نردبان . سقف نردبان را نغول گویند. (از جهانگیری ). نردبان . (غیاث اللغات ). نردبان و زینه پایه ٔ سقف دار. (برهان قاطع) (ناظم الاطباء). بعضی گویند پوشش سر نردبان است که بر بام خانه سازند تا باران به درون نیاید. (از برهان قاطع)...
-
نغول
لغتنامه دهخدا
نغول . [ ن ُ ] (ص ) عمیق . ژرف . (جهانگیری ) (از برهان قاطع) (غیاث اللغات ) (آنندراج )(ناظم الاطباء). که قعر آن دور باشد. (از انجمن آرا)(آنندراج ). بحر نغول و چاه نغول ، دریا و چاهی را گویند که قعر آن بسیار ژرف و بسیار دور باشد و هر چه مانند آن بود. ...
-
نغول
واژگان مترادف و متضاد
۱. ژرف، عمیق، گود، نغل ۲. راهطولانی ۳. سرآمد، قابل
-
نغول
فرهنگ فارسی معین
(نَ) 1 - (ص .) عمیق ، گود، ژرف . 2 - (اِ.) راه دور و دراز.
-
نغول
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] na(o)qul = نغل
-
نغول
لهجه و گویش تهرانی
نبش،نبش سازی
-
واژههای همآوا
-
نقول
لغتنامه دهخدا
نقول . [ ن ُ ] (ع اِ) ج ِ نقل . رجوع به نقل شود.
-
نَّقُولَ
فرهنگ واژگان قرآن
که بگوییم
-
نَقُولُ
فرهنگ واژگان قرآن
مي گوييم
-
جستوجو در متن
-
ژرف
واژگان مترادف و متضاد
عمقدار، عمیق، گود، نغول
-
نغولی
لغتنامه دهخدا
نغولی . [ ن ُ ] (حامص ) عمق . (ناظم الاطباء). نغول بودن . ژرف و عمیق بودن . رجوع به نغول شود. || تعمق . غور. (غیاث اللغات ) (آنندراج ).
-
نقل
لغتنامه دهخدا
نقل . [ ن ُ ق ُ ] (اِ) زیرزمینی را گویند که در کوه و بیابان به جهت خوابیدن گوسفندان سازند. (از برهان قاطع) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). نغول . (ناظم الاطباء). مصحف نغل (نغول ) است . (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). || عمق و قعر و ژرف . (برهان قاطع) ...