کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نغمه زنی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نغمه ساز
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] naqmesāz نغمهسازنده؛ آهنگساز؛ نغمهپرداز.
-
نغمه سرا
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] ‹نغمهسرای› naqmesa(o)rā نغمهسراینده؛ سرودخوان؛ نغمهپرداز.
-
نغمه طراز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم، صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی] naqmete(a)rāz نغمهپرداز.
-
نغمه کش
فرهنگ فارسی عمید
(صفت فاعلی) [عربی. فارسی] [قدیمی] naqmekeš نغمهپرداز؛ آوازخوان.
-
نغمه سرا
دیکشنری فارسی به عربی
مطرب , مغني
-
نغمه پرداز
دیکشنری فارسی به عربی
موسيقار
-
double neighbouring tones, changing tone, changing note, double neighbours
نغمههای پهلویی مضاعف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] نوعی تبدیل که در آن نُتهای اول و چهارم یکیاند
-
dodecaphonisme (fr.), twelve-tone music
موسیقی دوازدهنغمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] موسیقی مبتنی بر به کار گرفتن ترتیب معینی از تمام دوازده صدای موجود در نظام اعتدال مساوی
-
tonic accent, tonal accent
تأکید نغمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] تأکیدی که براثر تغییر زیروبمی صدا ایجاد میشود
-
glissando (it.), gliss.
سُرِش نغمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] فنی در اجرای موسیقی که در آن نوازنده محدودهای صوتی را بهصورت سراندن و با گذر از همۀ نغمههای قابلاجرای آن ساز در آن محدوده اجرا میکند
-
dodecaphonic, twelve-tone
دوازدهنغمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] ویژگی موسیقیای که در آن ترتیب معینی از تمام دوازده صدای موجود در نظام اعتدال مساوی را به کار میگیرند
-
pitch class
ردۀ نغمهای
واژههای مصوّب فرهنگستان
[موسیقی] مجموعۀ نغمههای همنام یا مترادف
-
زاد فی الطنبور نغمة
لغتنامه دهخدا
زاد فی الطنبور نغمة. [ دَ فِطْ طُم ْ رِ ن َ م َ ] (ع جمله ٔ فعلیه ) مثل است . (آنندراج ) (امثال وحکم دهخدا). کنایه از: بر آتش دامن زد. مصیبتی بر مصیبتها افزود. فتنه و حادثه ٔ تازه آورد : بود چشمش فتنه ٔ عالم ولی غمزه ٔ او زاد فی الطنبور شد. اثیری لاه...
-
نغمه سرایی (کردن)
دیکشنری فارسی به عربی
ترتيل
-
نغمه سرایان هم اهنگ
دیکشنری فارسی به عربی
جوقة