کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نعوس پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نعوس
لغتنامه دهخدا
نعوس . [ ن َ ] (ع ص ) ناقه ٔ نعوس ؛ ناقه ٔ شیرناک . (منتهی الارب ) (آنندراج ). آن اشتر که خواب کند نزدیک دوختن . (از مهذب الاسماء).
-
واژههای همآوا
-
ناوس
لغتنامه دهخدا
ناوس . [ وُ ] (اِ) آتشکده . (آنندراج ) (از فرهنگ رشیدی ) (ناظم الاطباء) (از جهانگیری ). || عبادتخانه ٔ کفار. (آنندراج از مؤید). || گورستان مغان . (ناظم الاطباء). رجوع به نائوس و ناووس شود : افریدون تخت و خوابگاه و ناوس خویش بفرمود به زمین تمیشه و طب...
-
ناوس
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [معرب، مٲخوذ از سُریانی] [قدیمی] nāvo(u)s = ناووس
-
جستوجو در متن
-
شیرناک
لغتنامه دهخدا
شیرناک . (ص مرکب ) پر از شیر و شیردار. (ناظم الاطباء). مملو از لبن . پرشیر: گاوی شیرناک . اشتری شیرناک . ستور شیرناک . (یادداشت مؤلف ). خبر، نعوس ؛ ماده شتر شیرناک . (منتهی الارب ). لبن ؛ شیرناک شدن میش . (یادداشت مؤلف ). لهوم ؛ ناقه ٔ شیرناک . (صح...