کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نعلی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نعلی
لغتنامه دهخدا
نعلی . [ ن َ ] (ص نسبی ) به شکل نعل . (ناظم الاطباء). || نعل کرده شده . که بر سمش نعل فروکوبیده اند. اسبی که موقع نعل کردن آن فرارسیده است و او را نعل کرده اند. اسبی که قابل سواری شده است : و هر جانوری که دارم از اسب نعلی و استر... رها کرده شده است ب...
-
واژههای مشابه
-
U-engine, double bank engine, twin bank engine, double row engine, H-engine, H-block
موتور نعلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] نوعی موتور درونسوز که سیلندرهای آن در دو ردیف موازی به شکل نعل قرار دارند و میللنگهای آنها با چرخدنده یا زنجیر به هم متصلاند
-
U-rail
ریل نعلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نوعی ریل آهنی به شکل نعل
-
U-tail
دُم نعلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] نوعی دُم که شبیه به حرف U است و در آن دُمهای عمودی در دو سر دُم افقی قرار دارند
-
خوش نعلی
لغتنامه دهخدا
خوش نعلی . [ خوَش ْ / خُش ْ ن َ ] (حامص مرکب ) حالت و کیفیت خوش نعل .
-
guardrail C-clamp, guardrail yoke
گیرۀ نعلی ریل
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] گیرهای به شکل نعل اسب که برای اتصال ریل حرکت و ریل نگهبان و نگه داشتن فاصلۀ مناسب بین آنها به کار میرود
-
horseshoe splice, span splice
همباف نعلی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل دریایی] همبافی که در آن دو سر یک تکه طناب کوتاه به حلقۀ طناب دیگر بافته میشود و با کشیده شدن طناب اصلی، تکه طناب کوتاه شکل نعل به خود میگیرد
-
واژههای همآوا
-
نالی
لغتنامه دهخدا
نالی . (حامص ) نالیدن . بصورت مزید مؤخر بدنبال اسم و صفت آید و حاصل مصدر مرکب تشکیل دهد، از قبیل : ضعیف نالی . هرزه نالی : دلم را هرزه نالی عادت و من با اسیری خوش گرش رحم آمدی بر ناله صیادم چه می کردم .صباحی .
-
نالی
لغتنامه دهخدا
نالی . (ص نسبی ) نالین . نئی . منسوب به نال به معنی نیشکر. و رجوع به نال شود. || (اِ) نهالی . تلفظ دیگری است از نهالی ، در ولایات جنوب شرقی ایران . رجوع به نهالی شود.
-
نالی
واژهنامه آزاد
(اصفهان، روستای هاردنگ) تُشَک، زیراَندازِ خواب.
-
جستوجو در متن
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن دَوماء نعلی . محدّث است .
-
king crab
دیکشنری انگلیسی به فارسی
خرچنگ شاه، خرچنگ بزرگ امریکای غربی، خرچنگ نعلی