کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نعلچه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نعلچه
لغتنامه دهخدا
نعلچه . [ ن َ چ َ / چ ِ ] (اِ مصغر) نعل کوچک . || میخ های آهنی که بعوض نعل به زیر پاشنه ٔ کفش می زنند. || نشانی که هندوها بر پیشانی گذارند. (ناظم الاطباء). ظاهراً عبارت از زیوری است که یک طرف آن به شکل هلال باشد و مرصع به جواهر بوده و به هندی آن را «...
-
نعلچه
لهجه و گویش تهرانی
نعل کفش
-
واژههای مشابه
-
نعلچهگری، نعلچه سازی
لهجه و گویش تهرانی
آهنگری سبک
-
نعلچه گر
لغتنامه دهخدا
نعلچه گر. [ ن َ چ َ / چ ِ گ َ ] (ص مرکب ) نعلچی گر. آنکه پاشنه های کفش را میخ می زند. (ناظم الاطباء). رجوع به نعلچی و نعلچی گر شود.
-
جستوجو در متن
-
نعلچی گر
لغتنامه دهخدا
نعلچی گر. [ ن َ گ َ ] (ص مرکب ) نعلبند. (یادداشت مؤلف ). || نعلچی . نعلچه گر. رجوع به نعلچی شود.
-
نعل زدن
لغتنامه دهخدا
نعل زدن . [ ن َ زَ دَ ] (مص مرکب ) نعل بستن . نعل کوبیدن . نعل کوفتن . نعل کردن . نعل را بر سم ستور استوار کردن : چون برآری تازیانه بگسلد زنجیر وی چون زنی نعلش شکالش بس بود بند قبای . منوچهری .|| نعلچه و میخ بر کف کفش کوبیدن .
-
نعلچی
لغتنامه دهخدا
نعلچی . [ ن َ ] (ص مرکب ) آنکه نعل کفش و میخ و امثال آن سازد؛ و آن غیر نعلبند مخصوص ستور است . (یادداشت مؤلف ). که نعلچه و میخ های مخصوص برای کف کفش و بویژه برای کفش های چرمی و پوتین سازد. || آنکه نعل کفش کوبد. که میخ یا نعل به کف کفش مردم کوبد.
-
تکشمیشی
لغتنامه دهخدا
تکشمیشی . [ ت ِ ش ِ ] (مغولی ، اِ) تکشمشی : دیگر از اکابر و معارف که بسبب سرما و برف در راه مانده بودند دررسیدند و شرف تکشمیشی یافت . (جهانگشای جوینی ). و رکن الدین جز این خزاین که در میمون دزداشت لایق تکشمیشی پادشاه چیزی که در آن خیری باشد. (جهانگشا...