کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نعسی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نعسی
لغتنامه دهخدا
نعسی . [ ن َ سا ] (ع ص ) ناعسة. تأنیث نعسان است . (از متن اللغة) (از ناظم الاطباء). رجوع به نعسان و ناعسة شود.
-
واژههای همآوا
-
ناسی
لغتنامه دهخدا
ناسی ٔ. [ س ِءْ ] (ع ص ) اسم فاعل است از نساء. (معجم متن اللغة). رجوع به نساء شود. || فربه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). فربه از انسان و حیوان . (اقرب الموارد) (المنجد). مقابل لاغر و نحیف . ج ، نَسَاءَة.
-
ناسی
لغتنامه دهخدا
ناسی . (اِخ ) لقب قلمس است چون ماهها را فراموش می کرد . (از الانساب سمعانی ).
-
ناسی
لغتنامه دهخدا
ناسی . (ع ص ) فراموش کننده . (مهذب الاسماء) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (غیاث اللغات ). فراموشکار. که فراموش می کند. که نسیان دارد. || آنکه در قوم شمارش نکنند و بسیار فراموش کند. نسی . (از منتهی الارب ). || آنکه درنگی می کنند و اهمال می کند در حج خانه ...
-
ناثی
لغتنامه دهخدا
ناثی . (ع ص ) غیبت کننده . مغتاب . (المنجد).
-
ناسی
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] nāsi فراموشکننده؛ فراموشکار.