کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نعرة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
نَرَه کشیدن
لهجه و گویش بختیاری
na:ra kašidan نعره کشیدن، نعره زدن.
-
نَرَه
لهجه و گویش بختیاری
na:ra نَعره.
-
نعرات
لغتنامه دهخدا
نعرات . [ ن َ ع َ ] (ع اِ) ج ِ نُعَرَة. رجوع به نعرة شود.
-
نعرات
لغتنامه دهخدا
نعرات . [ ن ُ ع َ ] (ع اِ) ج ِ نُعَرَة است . رجوع به نعرة شود.
-
پریز
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] pariz فریاد؛ نعره.
-
نحیره
واژهنامه آزاد
نعره، فریاد
-
غرش
واژگان مترادف و متضاد
۱. آسمانغره ۲. نعره
-
پریز
فرهنگ فارسی معین
(پَ) (اِ.) فریاد، نعره .
-
فوژان
فرهنگ فارسی معین
(اِ.) نعره ، فریاد.
-
فوژان
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹نوژان› [قدیمی] fužān بانگ بلند؛ نعره؛ فریاد.
-
ژخار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ژغار› [قدیمی] žaxār بانگ؛ فریاد؛ فغان؛ نعره.
-
نژغار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) ‹ژغار› [قدیمی] nažqār بانگ؛ فریاد؛ نعره.
-
تَجْأَرُونَ
فرهنگ واژگان قرآن
ناله و فرياد مي کنيد-نعره مي زنيد
-
yell
دیکشنری انگلیسی به فارسی
فریاد زدن، نعره، صدا، هلهله، ضجه، نعره کشیدن، مثل خوک فریادکردن، جیغ زدن
-
yells
دیکشنری انگلیسی به فارسی
گریه می کنه، نعره، صدا، هلهله، ضجه، فریاد زدن، نعره کشیدن، مثل خوک فریادکردن، جیغ زدن