کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نظرآباد پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نظرآباد
لغتنامه دهخدا
نظرآباد. [ ن َ ظَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از بخش طالقان شهرستان تهران . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1 شود.
-
نظرآباد
لغتنامه دهخدا
نظرآباد. [ ن َ ظَ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان چهریق بخش شاهپور شهرستان خوی . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 شود.
-
نظرآباد
لغتنامه دهخدا
نظرآباد. [ ن َ ظَ ] (اِخ ) ده کوچی است از دهستان شیبکوه بخش مرکزی شهرستان فسا. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 شود.
-
نظرآباد
لغتنامه دهخدا
نظرآباد. [ ن َ ظَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پائین ولایت بخش فریمان ، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 159 نفر سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و بنشن و شغل اهالی زراعت و مالداری است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 9).
-
نظرآباد
لغتنامه دهخدا
نظرآباد. [ ن َ ظَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان پیوه ژن بخش فریمان شهرستان مشهد. در 50هزارگزی شمال غربی فریمان ، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 131 نفر سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران...
-
نظرآباد
لغتنامه دهخدا
نظرآباد. [ ن َ ظَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان خالصه ٔ بخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان . در 13هزارگزی مغرب کرمانشاه در دشت سردسیری واقع است و 327 نفر سکنه دارد. آبش از چاه و سراب نیلوفر تأمین می شود. محصولش غلات و حبوبات دیمی و شغل اهالی زراعت است . (از ...
-
نظرآباد
لغتنامه دهخدا
نظرآباد. [ ن َ ظَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان غار بخش ری شهرستان تهران ، در 14هزارگزی جنوب ری ، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 119 نفر سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و صیفی و چغندرقند، شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 1).
-
نظرآباد
لغتنامه دهخدا
نظرآباد. [ ن َ ظَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میربیگ بخش دلفان شهرستان خرم آباد. در 42هزارگزی مغرب نورآباد، در منطقه ٔ پرتپه ماهور و سردسیری واقع است و 180 نفر سکنه دارد. آبش از رود حمام تأمین می شود. محصولش غلات و لبنیات و پشم و شغل اهالی زراعت و گل...
-
نظرآباد
لغتنامه دهخدا
نظرآباد. [ ن َ ظَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان یوسف وند بخش سلسله ٔ شهرستان خرم آباد. در 14هزارگزی جنوب غربی الشتر، در جلگه ٔ سردسیری واقع است و 120 نفر سکنه دارد. آبش از سراب میان دلان تأمین می شود. محصولش غلات و حبوبات و لبنیات است . شغل اهالی زراعت...
-
نظرآباد
لغتنامه دهخدا
نظرآباد. [ ن َ ظَ ] (اِخ ) دهی است ازدهستان حومه ٔ بخش حومه ٔ شهرستان شهرضا. در 6هزارگزی جنوب غربی راه شهرضا به آباده در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 109 نفر سکنه دارد. آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و پنبه و منداب و شغل اهالی زراعت و کرباس ...
-
نظرآباد
لغتنامه دهخدا
نظرآباد. [ ن َ ظَ ](اِخ ) دهی است از دهستان حومه ٔ بخش سروستان شهرستان شیراز، در 13هزارگزی جنوب سروستان ، در جلگه ٔ معتدل هوائی واقع است و 171 تن سکنه دارد، آبش از قنات تأمین می شود. محصولش غلات و تنباکو است . شغل اهالی زراعت و قالی بافی است . (از ف...
-
نظرآباد
لغتنامه دهخدا
نظرآباد. [ ن َظَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان فسارود بخش داراب شهرستان فسا. رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 7 شود.
-
نظرآباد
لغتنامه دهخدا
نظرآباد. [ن َ ظَ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دینور بخش صحنه ٔ شهرستان کرمانشاهان ، در 22هزارگزی مغرب صحنه ، در منطقه ٔ کوهستانی سردسیری واقع است و 150 تن سکنه دارد. آبش از چشمه تأمین می شود. محصولش غلات و توتون و شغل اهالی زراعت است . (از فرهنگ جغراف...
-
واژههای مشابه
-
نظرآباد افتخار
لغتنامه دهخدا
نظرآباد افتخار. [ ن َ ظَ دِ اِ ت ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است از دهستان باراندوزچای بخش حومه ٔ شهرستان ارومیه . رجوع به فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 شود.