کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نظائر پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نظائر
لغتنامه دهخدا
نظائر. [ ن َ ءِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ نظیرة به معنی مثل و مانند. رجوع به نظیرة شود : گر نظائر گویم اینجا و مثال فهم را ترسم که آرد اختلال . مولوی .|| ج ِ نَظور است . رجوع به نظور شود. || افاضل . اماثل . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (متن اللغة). || گویند:...
-
جستوجو در متن
-
نظایر
فرهنگ فارسی معین
(نَ یِ) [ ع . نظائر ] (اِ.) جِ نظیره ؛ مثل ها، مانندها.
-
مشخص
لغتنامه دهخدا
مشخص . [ م ُ ش َخ ْ خ ِ ] (ع ص ) تشخیص دهنده . || مایه ٔ تشخیص و امتیاز چیزی از نظائر خود.
-
حبور
لغتنامه دهخدا
حبور. [ ح ُ / ح َ ] (ع ص ، اِ) ج ِ حبر. دانایان . || آثار نعمت . || امثال . نظائر.
-
نظایر
لغتنامه دهخدا
نظایر. [ ن َ ی ِ ] (ع اِ) ج ِ نظیرة، به معنی مثل و مانند و نظیر : هرگاه که دو دوست به مداخلت شریری مبتلا گردند هر آینه میان ایشان جدائی افتد و از نظایر و اخوات آن حکایت شیر است و گاو. (کلیله و دمنه ). رجوع به نظائر شود. || افاضل . اماثل . اخیار. (یاد...
-
جانونتن
لغتنامه دهخدا
جانونتن . [ نو ن ِ ت َ ] (هزوارش ، مص ) بزبان زند و پازند بمعنی بودن باشد. (برهان ). این کلمه هزوارش است و نظائر آن در پهلوی بمعنی بودن است . (حاشیه ٔ برهان چ معین ).
-
اعتصابات
لغتنامه دهخدا
اعتصابات . [ اِ ت ِ ] (ع اِ) ج ِ اعتصاب . دست از کار کشیدنها و گرد هم آمدنهای مردم یا یک طبقه ٔ خاصی بمنظور رسیدن بهدفی از قبیل تقلیل ساعات کار یا بالا بردن مزد و نظائر آنها.
-
خویشی
لغتنامه دهخدا
خویشی . [ خوی / خی ] (اِخ ) خلیل رومی قلنیکی موسوم به شیخ محمد. او تعدادی از اشباه و نظائر ابن نجم را مرتب کرد و بسال هزار هجری از آن فراغت یافت . (یادداشت مؤلف ).
-
سحرگستر
لغتنامه دهخدا
سحرگستر. [ س ِ گ ُ ت َ ] (نف مرکب ) بسیار ساحر که اثر جادوئی او در همه جا پراکنده بود. مجازاً، در بیت زیر و نظائر آن ، سخت فصیح . بغایت شیوا سخن . سراینده ٔ معانی بکر و الفاظ عذب : بدین سکه آورد نقد بدیهه شد از کیمیای سخن سحرگستر.خاقانی .
-
ابوالفضائل
لغتنامه دهخدا
ابوالفضائل . [ اَبُل ْ ف َ ءِ ] (اِخ ) محسن بن حسن کاظمی (سید...) فقیه شیعی . وفات او به سال 1230 هَ . ق . بکاظمین بود. و از کتب اوست : محصول فی علم الاصول . الوافی شرح الوافیه .سلالةالاجتهاد. منظومه ای در جمع بین اشباه و نظائر.
-
جزائری
لغتنامه دهخدا
جزائری . [ ج َ ءِ ] (اِخ ) سیدنورالدین بن سیدنعمةاﷲبن عبداﷲبن محمد موسوی . از اکابر علمای امامی در عصر خود بود. او راست : فروق اللغات . این کتاب در فرقهای معنوی بین لغات است از قبیل فرق معنای جلوس وقعود و فرض و واجب و نظائر آن . (از ریحانة الادب ).
-
رملی
لغتنامه دهخدا
رملی . [ رَ ] (اِخ ) نجم الدین بن خبیرالدین بن احمدبن نورالدین علی ایوبی فاروقی حنفی . از فضلای عهد خود بود و کتاب نزهة النواظر علی الاشباه و النظائر در شرح کتاب اشباه و نظائر ابن نجیم مصری از اوست .(از ریحانة الادب ). و رجوع به معجم المطبوعات شود.
-
ابوعلی
لغتنامه دهخدا
ابوعلی . [ اَ ع َ ] (اِخ ) ابن بناءحسن بن احمد حنبلی بغدادی فقیه . وفات به سال 471 هَ . ق . او راست : کتاب طبقات الفقهاء. کتاب در علم وجوه و نظائر. الرسالة المغنیة فی السکوت و لزوم البیوت .
-
اخی زاده
لغتنامه دهخدا
اخی زاده . [ اَ دَ ] (اِخ ) عبدالحلیم بن محمد (مولی ...). متوفی بسال 1013 هَ . ق . او راست : تعلیقه ای بر اشباه و نظائر ابن نجم و نیز شرحی بر هدایة فی الفروع تألیف برهان الدین علی بن ابی بکر المرغینانی الحنفی . (کشف الظنون ). و رجوع به عبدالحلیم اخی...