کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نطیط پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نطیط
لغتنامه دهخدا
نطیط. [ ن َ ] (ع مص ) گریختن . (منتهی الارب ). فرار کردن . (از اقرب الموارد) (از المنجد). || نط. (متن اللغة). رجوع به نَطّ شود. || (ص ) دور. بعید. مکان ٌ نطیط؛ بعید. (اقرب الموارد).
-
واژههای همآوا
-
نطیة
لغتنامه دهخدا
نطیة. [ ن َ طی ی َ ](ع ص ) بعیدة. تأنیث نطی است . رجوع به نَطی ّ شود.
-
نتیت
لغتنامه دهخدا
نتیت . [ ن َ ] (ع اِ) آواز جوش دیگ و غلیان نبیذ. (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || (مص ) جوشیدن دیگ . (اقرب الموارد). || منتفخ گردیدن و پرباد شدن بینی کسی از غضب . (از ناظم الاطباء). نفخ کردن منخره ٔ کسی از خشم . (از اقرب الموارد). نت ّ. (از اقرب الم...
-
جستوجو در متن
-
نطیطة
لغتنامه دهخدا
نطیطة. [ ن َ طَ ] (ع ص ) بعیدة. دور. تأنیث نطیط است . رجوع به نطیط شود.
-
نطط
لغتنامه دهخدا
نطط. [ ن ُ طُ ] (ع ص ، اِ) ج ِ انط. رجوع به اَنَطّ شود. || ج ِ نطیط به معنی بعید است . (از متن اللغة).
-
نط
لغتنامه دهخدا
نط. [ ن َطط ] (ع مص ) بیهوده گفتن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). هذر. (اقرب الموارد) (المنجد) (از متن اللغة). پرگفتن و پریشان گفتن . (از متن اللغة). || رفتن . (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد) (از المنجد). رفتن در ...
-
گریختن
لغتنامه دهخدا
گریختن . [گ ُ ت َ ] (مص ) پهلوی ویرختن (از ویرچ ) (فرار کردن )از ایرانی باستان وی + ریک از رئک «بارتولمه 1479« »نیبرگ ص 244». فرار کردن . بسرعت دور شدن . (حاشیه ٔ برهان چ معین ). فرار. (آنندراج ). دررفتن . بهزیمت شدن . اِجعاظ. (منتهی الارب ). اِدفان ...
-
دور
لغتنامه دهخدا
دور. (ص ) بعید. (ترجمان القرآن ). چیزی که فاصله ٔ زیادی داشته باشد. ضد نزدیک . (ناظم الاطباء). آنچه که از ما فاصله ٔ (زمانی یا مکانی ) دارد. چیزی که نزدیک به ما نیست . نقیض نزدیک . (انجمن آرا) (آنندراج ) (برهان ). بافاصله . مقابل نزدیک . مقابل قریب ....