کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نصیل پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نصیل
لغتنامه دهخدا
نصیل . [ ن َ ] (ع اِ) سنگی است دراز به اندازه ٔ یک گز که به آن چیزی کوبند. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ) (از ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). ج ، نُصُل . || تیر . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به معنی بعدی شود. || تبر. فأس . (اقرب...
-
واژههای همآوا
-
نثیل
لغتنامه دهخدا
نثیل . [ ن َ ] (ع اِ) سرگین . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ). روث . (اقرب الموارد).
-
نسیل
لغتنامه دهخدا
نسیل . [ ن َ ] (ع ص ، اِ) عسل گداخته و از موم جداشده . (از بحر الجواهر) (از اقرب الموارد) (از المنجد). انگبین گداخته و از موم جداشده . (منتهی الارب ) (آنندراج ) (فرهنگ خطی ) (از ناظم الاطباء). || گوشت بی توابل پخته . (از بحر الجواهر). || آنچه افتد از...
-
جستوجو در متن
-
منصیل
لغتنامه دهخدا
منصیل . [ م ِ ] (ع اِ) سنگی است که بدان کوبند. منصال . (منتهی الارب ) (آنندراج ). سنگی دراز به قدر یک ذراع که بدان چیزی را می کوبند. (ناظم الاطباء) (از اقرب الموارد). نَصیل . (اقرب الموارد).
-
گندم
لغتنامه دهخدا
گندم . [ گ َ دُ ] (اِ) پهلوی و پازند گنتم ، معربش جندم (در: جوزجندم )، کردی گَنم ، افغانی قنوم ، وخی قیدیم ، سنگلیچی و منجی غندم ، سریکلی ژندم ، ژندوم ، شغنی ژیندم ، یودغا قدوم ، بلوچی گندیم ، و رجوع شود به هوبشمان . گیلکی ، فریزندی ، یرنی و نطنزی گن...