کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نصیرالدین پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نصیرالدین
لغتنامه دهخدا
نصیرالدین .[ ن َ رُدْ دی ] (اِخ ) محمودبن المظفربن ابی توبه ، ملقب به نظام الملک ، ظهیرالاسلام ، بهاءالدوله ، کافی الملک ،عین خراسان و نصیرالدین مکنی به ابوالقاسم ، از شعراو فضلای قرن ششم و از مشاهیر وزرای سلطان سنجر سلجوقی است . در سال 521 به وزارت ...
-
واژههای مشابه
-
نصیرالدین ثانی
لغتنامه دهخدا
نصیرالدین ثانی . [ ن َ رُدْ دی ن ِ ](اِخ ) رجوع به نصیر (میرزا...) محمد اصفهانی شود.
-
نصیرالدین طوسی
لغتنامه دهخدا
نصیرالدین طوسی . [ ن َ رُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) (خواجه ...) محمدبن فخرالدین محمدبن حسن ، مکنی به ابوجعفر و ملقب به استادالبشر و عقل حادی عشر و خواجه ، مشهور ومعروف به خواجه نصیرالدین طوسی و خواجه نصیر طوسی ؛ از اعاظم رجال قرن هفتم و از اجله ٔ علمای جامع ...
-
قاضی نصیرالدین
لغتنامه دهخدا
قاضی نصیرالدین . [ ن َ رُدْ دی ] (اِخ ) یکی از بزرگان عهدسلطان غازان خان مغول . غازان خان به سال 702 هَ . ق . وی را با قاضی قطب الدین موصلی به رسالت نزد ملک ناصرفرستاد. (حبیب السیر چ قدیم جزء اول از ج 3 ص 53).
-
خواجه نصیرالدین طوسی
لغتنامه دهخدا
خواجه نصیرالدین طوسی . [ خوا / خا ج َ / ج ِ ن َ رُدْ دی ن ِ ] (اِخ ) رجوع به نصیرالدین بن محمدبن محمدبن الحسن الطوسی شود : و در آن وقت مولانا سعید خواجه نصیرالدین طوسی که اکمل و اعقل عالم بود و جماعت اطباء روزگار رئیس الدوله و فرزندان ایشان . (جامع ر...
-
جستوجو در متن
-
طوسی
لغتنامه دهخدا
طوسی . (اِخ ) نصیرالدین . رجوع به نصیرالدین طوسی (خواجه ...) شود.
-
نصیر
لغتنامه دهخدا
نصیر. [ ن َ ] (اِخ ) (خواجه ...) نصیرالدین طوسی . رجوع به نصیرالدین شود.
-
نظام
لغتنامه دهخدا
نظام . [ ن ِ ] (اِخ ) نصیرالدین ابوتوبه متخلص به نظام است . (قاموس الاعلام ترکی ج 6). رجوع به نصیرالدین شود.
-
محمود
لغتنامه دهخدا
محمود. [ م َ ] (اِخ ) ابن ابی توبه ٔ مروزی ملقب به نصیرالدین وزیر سنجر سلجوقی . رجوع به نصیرالدین محمودبن ... شود.
-
منصور
لغتنامه دهخدا
منصور. [ م َ ](اِخ ) رجوع به نصیرالدین ارتق ارسلان المنصور شود.
-
نظام الملک
لغتنامه دهخدا
نظام الملک . [ ن ِ مُل ْ م ُ ] (اِخ ) محمودبن مظفربن ابی توبه ، مکنی به ابوالقاسم و ملقب به نصیرالدین و نظام الملک ، وزیر سلطان سنجر سلجوقی است ، وی از 521 تا 526 هَ . ق . منصب وزارت داشت . رجوع به نصیرالدین ، محمود شود.
-
نصراﷲ خوافی
لغتنامه دهخدا
نصراﷲ خوافی . [ ن َ رُل ْ لا هَِ خوا / خا ] (اِخ ) رجوع به نصیرالدین ، نصراﷲ خوافی شود.
-
ابوالقاسم
لغتنامه دهخدا
ابوالقاسم . [ اَ بُل ْ س ِ ] (اِخ ) نصیرالدین . رجوع به محمودبن المظفربن ابی توبه ... شود.
-
ضیاءالدین
لغتنامه دهخدا
ضیاءالدین . [ ئُدْ دی ] (اِخ ) یوسف بن اصیل بن نصیرالدین طوسی . رجوع به یوسف بن اصیل شود.