کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نصير پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
نصیر
لغتنامه دهخدا
نصیر. [ ن ُ ص َ ] (اِخ )یکی از فدائیان حضرت شاه مردان بوده . (از آنندراج ).نام شخصی که معتقد به خدائی و الوهیت حضرت امیرالمؤمنین و یعسوب الدین علی بن ابی طالب علیه السلام شده بودو گروه نصیری منسوب به وی می باشد. (ناظم الاطباء).ز غمزه ٔ لب آن فتنه ٔ ...
-
نصیر
لغتنامه دهخدا
نصیر.[ ن َ ] (اِخ ) نصیرالدین بن غریب شاه درویش دهلوی از شاعران قرن سیزدهم هندوستان است ، در فارسی و اردو اشعاری دارد، وی در نودسالگی در دکن درگذشت . او راست :جلوه پرداز حسن قاتل ماست کشته ٔ تیغ ناز او دل ماست فصل گل در چمن جنون خیز است موح باد صبا س...
-
نصیر
واژگان مترادف و متضاد
مددکار، یار، یاریگر، یاور
-
نصیر
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] (ص .) یاری گر، مددکننده . ج . انصار.
-
نصیر
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی، جمع: اَنصار] [قدیمی] nasir یار و مددکار.
-
نَّصِيرٍ
فرهنگ واژگان قرآن
هميشه ياري دهنده - بسيار ياري دهنده (در عبارت "خالدين فيها ابدا لا يجدون وليا و لا نصيرا "فرق بين ولي و نصير اين است که : ولي هر کس عبارت است از کسي که تمامي کارهاي او را انجام دهد ، و آن کس خودش به کلي کنار باشد . ولي کلمه نصير به معناي آن کسي است ...
-
ده نصیر
لغتنامه دهخدا
ده نصیر. [ دِه ْ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بربرود بخش الیگودرز شهرستان بروجرد. واقع در 6هزارگزی باختر الیگودرز. دارای 694 تن سکنه . آب آن از قنات تأمین می شود. راه آن اتومبیل رو. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 6).
-
ده نصیر
لغتنامه دهخدا
ده نصیر.[ دِه ْ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سربند پایین بخش سربند شهرستان اراک . واقع در 42هزارگزی جنوب باختری آستانه . دارای 192 تن سکنه . آب آن از قنات و رودخانه تأمین می شود. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 2).
-
قلعه نصیر
لغتنامه دهخدا
قلعه نصیر. [ ق َ ع َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بالا گریو بخش ملاوی شهرستان خرم آباد، واقع در 32هزارگزی خاور ملاوی و 32هزارگزی خاور راه شوسه ٔ خرم آباد به اندیمشک . موقع جغرافیایی آن کوهستانی و هوای آن معتدل است . سکنه ٔ آن 350 تن است . آب آن از ...
-
قلعه نصیر
لغتنامه دهخدا
قلعه نصیر. [ ق َ ع َ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان بن معلا بخش شوش شهرستان دزفول ، واقع در 12هزارگزی شمال باختری شوش و 7هزارگزی باختر اتومبیل رو اهواز به دزفول . موقع جغرافیایی آن دشت و هوای آن گرمسیری مالاریائی است . سکنه ٔ آن 300 تن است . آب آن از...
-
باغ نصیر
لغتنامه دهخدا
باغ نصیر. [ غ ِ ن َ ] (اِخ ) نام باغی است در تفت . (آنندراج ). و رجوع به باغ عبدالباقی شود.
-
خواجه نصیر
لغتنامه دهخدا
خواجه نصیر. [ خوا / خا ج َ / ج ِ ن َ ] (اِخ ) رجوع به نصیرالدین بن محمدبن محمدبن الحسن الطوسی شود.
-
نصير سياسي
دیکشنری عربی به فارسی
پيرو , هواه خواه سياسي , نوکر
-
نصير الطبيعة
دیکشنری عربی به فارسی
معتقد به فلسفه طبيعي
-
حکیم نصیر
لهجه و گویش تهرانی
نام یک پزشک تهرانی شوخ :اگر که خوب شدی حکیم نصیرم