کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نصف میان پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
transit 3
گذر نصفالنهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم] عبور جِرم آسمانی از نصفالنهار ناظر
-
transit instrument
ابزار نصفالنهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] ← تلسکوپ نصفالنهاری
-
meridian telescope, transit telescope, meridian circle
تلسکوپ نصفالنهاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[نجوم رصدی و آشکارسازها] تلسکوپی که بر یک محور ثابت مستقر است و فقط در امتداد نصفالنهار محل حرکت میکند متـ . ابزار نصفالنهاری transit instrument
-
خط نصف النهار
لغتنامه دهخدا
خط نصف النهار. [ خ َطْ طِ ن ِ فُن ْ ن َ ] (اِخ ) دایره ٔ موهومه ای است در زمین که از دو قطب می گذرد و خط استواء را در زاویه قائمه قطع می کند. (از ناظم الاطباء). در کشاف اصطلاحات الفنون آمده است : نزد ارباب هیئت ، خطیست واصل بین دو نقطه ٔ شمال و جنوب ...
-
دائره ٔ نصف النهار
لغتنامه دهخدا
دائره ٔ نصف النهار. [ءِ رَ / رِ ی ِ ن ِ فُن ْ ن َ ] (ترکیب اضافی ، اِ مرکب )دایره ای است سمت الرأس و القدم که از جنوب بشمال به هر دو قطب عالم گذرد و تنصیف دایره ٔ معدل النهار و منطقه البروج میکند. (غیاث ). صاحب کشاف اصطلاحات الفنون آرد: دائرة نصف ال...
-
نصف الکرة الارضية
دیکشنری عربی به فارسی
نيم کره , نيم گوي , اقليم
-
خط نصف النهار
دیکشنری فارسی به عربی
خط الطول
-
دو نصف کردن
دیکشنری فارسی به عربی
نصف
-
نصف العمر شدن
لهجه و گویش تهرانی
هول کردن
-
نصف شب(ی)
لهجه و گویش تهرانی
نیمه شب
-
نصف(و)نیمه
لهجه و گویش تهرانی
ناقص،نیمه کاره
-
نصف و نیمه
فرهنگ گنجواژه
ناقص، تکه تکه، شکسته.
-
تقریبا نصف غذا (/ غذایم / غذاهه (= معرفه)) را خورده بودم.
لهجه و گویش اصفهانی
تکیه ای: taqriban nesf-e qazâɂe-m bexardabo. طاری: taqriban nesm-e qezâ-m bexârdabo. طامه ای: taqriban nesf-e qozâm-om boxârdebo. طرقی: taqriban nesv-e qözâm-om bexârdabo. کشه ای: taqriban nesf-e qezâ-m bexârdebo. نطنزی: taqriban nesf-e qezâm-om baxâ...
-
جستوجو در متن
-
نیم
واژگان مترادف و متضاد
۱. نصفه، نصف، نیمه ۲. میان، وسط
-
بِدو
لهجه و گویش گنابادی
bedw در گویش گنابادی یعنی به میان ، به وسط ، دو تکه کردن ، نصف کردن