کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نصفی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نصفی
معنی
(نِ فِ) (اِ.) نوعی جام شراب .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نصفی
لغتنامه دهخدا
نصفی . [ ن َ فا ] (ع ص ) قربة نصفی ، مشک نیمه پر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). تأنیث نصفان است . (ناظم الاطباء).
-
نصفی
لغتنامه دهخدا
نصفی . [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رحمت آباد بخش رودبار شهرستان رشت ، در 12 هزارگزی شمال شرقی رودبار، در ناحیه ٔ کوهستانی معتدل هوای مرطوبی واقع است و 789 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ کوری ، محصولش غلات و برنج و بنشن و لبنیات و زیتون ، شغل اها...
-
نصفی
لغتنامه دهخدا
نصفی . [ ن ِ ] (ص نسبی ، اِ) نوعی از پیاله ٔ شراب . (غیاث اللغات ) (از کشف اللغات ) (از بهار عجم ) (از سروری ) (از برهان قاطع) (از فرهنگ خطی ). نام قسمی جام . (یادداشت مؤلف ) : ای به عارض چو می و شیر فرا پیش من آی بربط من به کف من نه و نصفی برگیر. ف...
-
نصفی
فرهنگ فارسی معین
(نِ فِ) (اِ.) نوعی جام شراب .
-
واژههای مشابه
-
تمثال نصفي
دیکشنری عربی به فارسی
مجسمه نيم تنه , بالا تنه , سينه , انفجار , ترکيدگي , ترکيدن , خرد گشتن , ورشکست شدن , ورشکست کردن , بيچاره کردن
-
یکی و نصفی
فرهنگ گنجواژه
اندک.
-
واژههای همآوا
-
نسفی
لغتنامه دهخدا
نسفی . [ ن َ س َ ] (اِخ ) حسین بن خضر نسفی . از فقهای حنفی قرن پنجم است . از مردم بخارا بود. مدتی را در بغداد به سر برد و سرانجام به بخارا بازگشت و در همانجا به سال 424 هَ . ق . درگذشت . او راست : الفوائد و الفتاوی . (از الاعلام زرکلی ذیل حسین بن خضر...
-
نسفی
لغتنامه دهخدا
نسفی . [ ن َ س َ ] (اِخ ) رجوع به عمربن محمد نسفی شود.
-
نسفی
لغتنامه دهخدا
نسفی . [ ن َ س َ ] (اِخ ) عبداﷲبن احمد، معروف به حافظالدین نسفی ، مکنی به ابوالبرکات . از ائمه ٔ فقه و مصنفین سنت است . او راست : 1- عمدة عقیدة اهل السنة والجماعة. 2- کشف الاسرار، در اصول . 3- کنزالدقائق ، درفروع مذهب حنفی . 4- مدارک التنزیل و حقائق ...
-
نسفی
لغتنامه دهخدا
نسفی . [ ن َ س َ ] (اِخ ) عمربن محمد نسفی سمرقندی ، ملقب به نجم الدین و مکنی به ابوحفص و معروف به مفتی الثقلین . متکلم اصولی و فقیه و مفسر و محدث قرن پنجم است . قریب یکصد رساله در مباحث فقهی و دینی تصنیف کرده است ، از آنجمله است : طلبةالطلبة، در اصطل...
-
نسفی
لغتنامه دهخدا
نسفی . [ ن َ س َ ] (اِخ ) میمون بن محمد نسفی ، مکنی به ابوالمعین . فقیه اصولی و مؤلف کتابهای تبصرةالادلة و بحرالکلام در توحید است . وی به سال 508 هَ . ق . درگذشت . (از معجم المطبوعات ستون 1855).
-
نسفی
لغتنامه دهخدا
نسفی . [ن َ س َ ] (ص نسبی ) منسوب است به نسف از بلاد ماوراءالنهر. (از سمعانی ). نخشبی . رجوع به نسف و نخشب شود.