کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشو و نمای نباتی پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نشو و نمای نباتی
دیکشنری فارسی به عربی
نباتات
-
واژههای مشابه
-
نِشوْ
لهجه و گویش گنابادی
nesho در گویش گنابادی یعنی نشان ، اثر ، نشان دادن ، اشاره ، انتخاب
-
نَشُوْ
لهجه و گویش گنابادی
nashouw در گویش گنابادی یعنی کثیف ، شسته نشده ، آلوده ، بدون نظافت
-
نرم نشو
دیکشنری فارسی به عربی
متصلب
-
نشو ونما کردن
دیکشنری فارسی به عربی
ازدهار
-
محل نشو ونما
دیکشنری فارسی به عربی
حضن
-
جستوجو در متن
-
vegetation
دیکشنری انگلیسی به فارسی
زندگی گیاهی، نشو و نمای نباتی، نمویاهی
-
medium shot
نمای متوسط
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که حد میانی نمای دور و نمای نزدیک است
-
medium long shot, American shot
نمای نیمهدور
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که میدان دید آن حد واسط نمای دور و نمای متوسط است
-
medium close shot, medium close up
نمای نیمهنزدیک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمایی که میدان دید آن حد واسط نمای متوسط و نمای نزدیک است
-
follow shot
نمای تعقیبی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمای حاصل از تعقیب موضوعی متحرک با دوربین
-
cut in shot, cut in
نمای درونبرش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمای نزدیک از جزئیات مهم رویداد
-
tilt shot
نمای عمودگَرد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] نمای حاصل از حرکت عمودی دوربین در موقعیتی ثابت