کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشانی دادن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نشانی دادن
لغتنامه دهخدا
نشانی دادن . [ ن ِ دَ ] (مص مرکب ) سراغ دادن . (یادداشت مؤلف ). راه نمودن . دلالت کردن . آدرس دادن . علامت دادن : نشانی دهیدم سوی کیقبادکسی کز شما دارد او را بیاد. فردوسی .دادمت نشانی به سوی خانه ٔ حکمت سرّ است نهان دارش از مرد سبکسار. ناصرخسرو (دیو...
-
واژههای مشابه
-
addressability
نشانیپذیری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] 1. ازلحاظ امکان، قابلیت مشخص کردن نقطهای از حافظه و مانند آن 2. ازلحاظ میزان، شمار نقاط نشانیپذیر در حافظه و مانند آن
-
addressing
نشانیدهی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] 1. در زمینۀ نرمافزار، فرایند تعیین مکان یک خانه معین از حافظه 2. در زمینۀ کاربرد، فرایند تعیین محلی در یک شبکۀ ارتباطی که باید پیامی به آنجا برود
-
branch address
نشانی شاخه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] نشانی دستوری که در صورت برقرار بودن شرط بعد از دستور شاخهگزینی اجرا میشود
-
queue address
نشانی صف
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نشانگر منحصربهفرد هر صف که شناسۀ گروهی و تعداد اعضای صف را مشخص میکند
-
address of items, adresse des envois (fr.)
نشانی مرسولات
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات - پست] مجموعهای از اطلاعات که بر روی مرسوله درج میشود و تحویل آن را به گیرنده ممکن میسازد
-
MAC address
نشانی واد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] ← نشانی واپایش دسترسی رسانه
-
uniform resource locator, universal resource locator, URL
نشانی وب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] مجموعهای از نویسهها که مکان یا نشانی منبعی در اینترنت و راهِ دستیابی به آن منبع را نشان میدهد
-
نشانی شدن
لغتنامه دهخدا
نشانی شدن . [ ن ِ ش ُ دَ ] (مص مرکب ) علم شدن . مشهور گشتن . انگشت نما شدن : که پرورده ٔ مرغ باشد به کوه نشانی شده در میان گروه . فردوسی .نشانی شد اندر میان مهان نزاید چنو مادر اندر جهان .فردوسی .
-
نشانی شروانی
لغتنامه دهخدا
نشانی شروانی . [ ن ِ ی ِ ش َرْ ] (اِخ ) مؤلف تذکره ٔ دانشمندان آذربایجان این بیت را از او نقل کرده است :جز ناله انیس دل بیمار کسی نیست آنهم نفسی هست ز ضعف و نفسی نیست .رجوع به دانشمندان آذربایجان ص 375 وفرهنگ سخنوران ص 602 شود.
-
هم نشانی
لغتنامه دهخدا
هم نشانی . [هََ ن ِ ] (حامص مرکب ) شباهت و هماهنگی : بر هر دو طرف ز هم نشانی افتاده نشان مهربانی . نظامی .من جنس توام به هم نشانی یکتا کنم از دوآشیانی .نظامی .
-
آتش نشانی
فرهنگ فارسی عمید
(حاصل مصدر) 'ātašnešāni ۱. فرونشاندن آتش.۲. (اسم) نهادی با نیروی متخصص که متصدی خاموش کردن آتش است؛ اطفائیه.۳. = آتشنشان
-
address spoofing, spoofing 2
جعل نشانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[رایانه و فنّاوری اطلاعات] درست کردن نشانی تقلبی برای ورود غیرمُجاز به یک سامانه یا شبکۀ رایانهای
-
آتش نشانی
فرهنگ فارسی معین
( ~. نِ) ( اِ.) اداره و سازمانی که کارش فرونشاندن حریق است .