کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نشئه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نشئه
معنی
(نَ ئِ) [ ع . نشأة ] (اِمص .) سرخوشی ، حالت خوشی و کیفی که بر اثر استعمال مواد مخدر یا مشروبات الکلی به وجود می آید.
فرهنگ فارسی معین
مترادف و متضاد
تلذذ، سرخوشی، سکر، کیف، کیفور، لذت، مستی، نشوت
دیکشنری
high, zonked
-
جستوجوی دقیق
-
نشئه
واژگان مترادف و متضاد
تلذذ، سرخوشی، سکر، کیف، کیفور، لذت، مستی، نشوت
-
نشئه
فرهنگ فارسی معین
(نَ ئِ) [ ع . نشأة ] (اِمص .) سرخوشی ، حالت خوشی و کیفی که بر اثر استعمال مواد مخدر یا مشروبات الکلی به وجود می آید.
-
واژههای مشابه
-
نشئة
لغتنامه دهخدا
نشئة. [ ن َ ءَ / ءِ ] (از ع ، اِ) حالت سرور و فرحی که از خوردن مسکرات پدید می آید. (ناظم الاطباء). رجوع به نشأه و نشوه شود. || آفرینش . (ناظم الاطباء).- آن نشئه ؛ قیامت . (ناظم الاطباء).- این نشئه ؛ این جهان . (ناظم الاطباء).
-
نشئة
لغتنامه دهخدا
نشئة. [ ن َ ءَ / ءِ ] (از ع ، اِ) نشاءة. || حالت کیف آمیخته به رخوتی که بر اثر استعمال تریاک و امثال آن در شخص استعمال کننده ٔ مخدّرات پیدا شود. رجوع به نشاءة و نشوة شود : هر کس به نشئه ای تاخت با نشئه کار خود ساخت منهم زدم به وافور پک بی شمارو بی مر...
-
نشئهرانی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[اعتیاد] ← رانندگی در حال نشئگی
-
نشئه جات
فرهنگ فارسی معین
( ~.) (اِ.) (عا.) هر نوع مواد مخدر مانند: تریاک ، حشیش و...
-
نشئه پرونی
لهجه و گویش تهرانی
حال کسی را گرفتن ،خوشی کسی را بهم زدن
-
نشئه جات
لهجه و گویش تهرانی
مواد مخدر
-
جستوجو در متن
-
ecstatic
دیکشنری انگلیسی به فارسی
عصبانی، نشئه شده، نشئه اي، بوجد امده، جذبهای
-
هپروتی،عالم هپروت
لهجه و گویش تهرانی
نشئه
-
خرکیف
لهجه و گویش تهرانی
نشئه
-
drunkenness
دیکشنری انگلیسی به فارسی
مستی، نشئه
-
خرنشئه
لهجه و گویش تهرانی
خیلی نشئه