کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نسیم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نسیم
/nasim/
معنی
۱. جریان ضعیف هوا که جهت وزش آن در مواقع مختلف تغییر میکند مانند نسیم خشکی هنگام شب به سمت دریا و نسیم دریا هنگام روز به جانب خشکی؛ هوای خنک؛ باد ملایم.
۲. [قدیمی] بوی خوش.
فرهنگ فارسی عمید
مترادف و متضاد
باد، بویخوش، صبا، نفس، وزش
دیکشنری
breeze, waft, zephyr
-
جستوجوی دقیق
-
breeze
نسیم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی که سرعت آن بین 2 تا 13/5 متر بر ثانیه باشد
-
نسیم
فرهنگ نامها
(تلفظ: nasim) (عربی) باد ملایم و خنک ، باد بسیار آرام ؛ (در قدیم) بوی خوش ؛ (در عرفان) تجلی جمالی الهی و رحمت متواتر و نفس رحمانی را گویند .
-
نسیم
واژگان مترادف و متضاد
باد، بویخوش، صبا، نفس، وزش
-
نسیم
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] (اِ.) باد خُنَک و ملایم .
-
نسیم
لغتنامه دهخدا
نسیم . [ ن َ ] (اِخ ) اصغرعلی (خان ) شاه جهان آبادی . از پارسی گویان هند است . مؤلف صبح گلشن این بیت را به نام او ثبت کرده :اشکم غبار شسته ز دامان خاطرش بیهوده نیست گریه ٔ بی اختیار من .رجوع به تذکره ٔ صبح گلشن ص 516 و فرهنگ سخنوران ص 601 شود.
-
نسیم
لغتنامه دهخدا
نسیم . [ ن َ ] (اِخ ) بداق بیگ شاملوی استرآبادی ، متخلص به نسیم . از شعرای قرن یازدهم و از ملازمان حسین قلی خان حکمران هرات و معاصر با نصرآبادی است . در جوانی به اصفهان درگذشت و در مزار بابارکن الدین دفنش کردند. مؤلف روز روشن او را در معماگوئی ماهر ...
-
نسیم
لغتنامه دهخدا
نسیم . [ ن َ ] (ع اِ) باد نرم . (منتهی الارب ) (غیاث اللغات ) (از صراح ) (از منتخب اللغات ) (آنندراج ). دم باد. (منتهی الارب ). بادخوش . (دستوراللغة) (زمخشری ) (دهار). اول بادی که وزیدن گیرد. (از صراح ). باد خنک . هواء بارد. (از بحر الجواهر). اول هر ...
-
نسیم
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی] nasim ۱. جریان ضعیف هوا که جهت وزش آن در مواقع مختلف تغییر میکند مانند نسیم خشکی هنگام شب به سمت دریا و نسیم دریا هنگام روز به جانب خشکی؛ هوای خنک؛ باد ملایم.۲. [قدیمی] بوی خوش.
-
نسیم
دیکشنری فارسی به عربی
نسيم , نفس , هواء
-
نسیم
واژهنامه آزاد
باد ملایم
-
نسیم
واژهنامه آزاد
نرمباد.
-
واژههای مشابه
-
نسيم
دیکشنری عربی به فارسی
بادشمال ياشمال شرقي , بادملا يم , نسيم , وزيدن (مانند نسيم)
-
strong breeze
نسیم تند
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی با سرعت 22 تا 27 گره در مقیاس باد بوفورت متـ . عدد بوفورت 6 Beaufort number 6
-
land breeze
نسیم خشکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نسیم ساحلی که از خشکی به دریا، براثر سردتر بودن خشکی نسبت به دریا، میوزد