کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نسیج پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نسیج
/nasij/
معنی
منسوج؛ بافته؛ بافتهشده.
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نسیج
فرهنگ فارسی معین
(نَ) [ ع . ] (ص .) بافته شده .
-
نسیج
لغتنامه دهخدا
نسیج . [ ن َ ] (ع ص ، اِ) بافته . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). منسوج . (المنجد) (اقرب الموارد). بافته شده . (از ناظم الاطباء). ج ، نُسُج . || نوعی از حریر زربافته . (غیاث اللغات ) (آنندراج ). نسیچ : پس مأمون آن روز جامه خانه ها عرض کردن خواست و از آن ...
-
نسیج
فرهنگ فارسی عمید
(صفت) [عربی] [قدیمی] nasij منسوج؛ بافته؛ بافتهشده.
-
واژههای مشابه
-
نسيج
دیکشنری عربی به فارسی
پينه , پينه استخواني گياه , محصول (کارخانه و غيره) , پارچه , قماش , سبک بافت , اساس , پارچه بافته , در (جمع) منسوجات , بافته , بافت , نسج , رشته , پارچه ء بافته
-
نسیج وحده
فرهنگ فارسی معین
(نَ س وَ دَ) [ ع . ] (ص مر.) یکتا، بی همتا، بی مانند.
-
نسیج وحده
لغتنامه دهخدا
نسیج وحده . [ ن َ ج ِ وَ دِه ْ ] (ع ص مرکب ) بی همتا. بی نظیر. بی کفو. واحد عصره . قریع قومه . بی نظیر در علم و جز آن . بی قرین . تک بافت . یگانه ٔ روزگار. که قالب نقش او را یک بار به کار برده و سپس شکسته و تباه کرده باشند. (یادداشت مؤلف ) : چراغ گو...
-
نسیج العنکبوت
لغتنامه دهخدا
نسیج العنکبوت . [ ن َ جُل ْ ع َ ک َ] (ع اِ مرکب ) نسج العنکبوت . دام عنکبوت . کارتونک .
-
نسيج بلدي
دیکشنری عربی به فارسی
بافت خانگي , بافت ميهني , وطني , ساده
-
نسيج العنکبوت
دیکشنری عربی به فارسی
تارعنکبوت
-
جستوجو در متن
-
نسایج
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [عربی: نسائج، جمعِِ نَسیجَة] [قدیمی] nasāy(')ej = نسیج
-
پینه استخوانی گیاه
دیکشنری فارسی به عربی
نسيج
-
محصول (کارخانه و غیره)
دیکشنری فارسی به عربی
نسيج
-
سبک بافت
دیکشنری فارسی به عربی
نسيج