کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نسپه پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نسپه
معنی
(نِ پَ یا پِ) (اِ.) هر چینه و رده از دیوار گلین که روی هم چینند.
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نسپه
فرهنگ فارسی معین
(نِ پَ یا پِ) (اِ.) هر چینه و رده از دیوار گلین که روی هم چینند.
-
نسپه
لغتنامه دهخدا
نسپه . [ ن ِ پ ُه ْ ] (اِ) هر چینه و رده و مرتبه را گویند از دیوار گلین که بر بالای هم گذارند. (از برهان قاطع) (آنندراج ). چینه . (از انجمن آرا). رده ای از دیوار گِل چنانچه گویند دیوار چند نسپه است ، و آن را لاد و دای نیز خوانند و به عربی عَرَق گویند...
-
جستوجو در متن
-
نسبه
لغتنامه دهخدا
نسبه . [ ن ِ ب َه ْ ](اِ) نسپه . (از برهان قاطع). رجوع به نِسپُه شود.
-
نسبه
لغتنامه دهخدا
نسبه . [ ن ِ ب َ / ب ِ ] (اِ) رده و رجه ٔ خشتهای دیوارو چینه ٔ دیوار. (ناظم الاطباء). رجوع به نسپه شود.
-
لاد
لغتنامه دهخدا
لاد. (اِ) دیوار از گل برآورده . دیوار. چینه . چینه ٔ دیوار. (تفلیسی ). دیواری باشد که از گل بر هم نهاده بود و گویند به چینه برآورده است و به لاد کرده . (لغت نامه ٔ اسدی ). دیوار باشد چه سرلاد سر دیوار و بن لاد بن دیوار را گویند. (برهان ). لاد دیوار ا...