کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نسيم پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
sea breeze
نسیم دریا
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نسیمی ساحلی که از دریا به خشکی، براثر سردتر بودن دریا از خشکی، میوزد
-
lake breeze
نسیم دریاچه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی با منشأ مشابه نسیم دریا، عموماً ضعیفتر، که بعدازظهرها از روی سطح دریاچههای بزرگ به سوی سواحل میوزد
-
light breeze
نسیم سبک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی با سرعت 4 تا 6 گره در مقیاس باد بوفورت متـ . عدد بوفورت 2 Beaufort number 2
-
mountain breeze
نسیم کوه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] ← باد فرودرّه
-
gentle breeze
نسیم ملایم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی با سرعت 7 تا 10 گره در مقیاس باد بوفورت متـ . عدد بوفورت 3 Beaufort number 3
-
moderate breeze
نسیم میانک
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] بادی با سرعت 11 تا 16 گره در مقیاس باد بوفورت متـ . عدد بوفورت 4 Beaufort number 4
-
گلنسیم
فرهنگ نامها
(تلفظ: gol nasim) ]گل + نسیم = (در قدیم) بوی خوش[ ، بوی خوشِ ، عطر گل ، عطر آگین چون گل .
-
مهتر نسیم
لغتنامه دهخدا
مهتر نسیم . [ م ِ ت َ ن َ ] (اِخ ) عیاری معروف در قصه ها. رجوع به نسیم عیار و اسکندرنامه شود.
-
نسیم دهلوی
لغتنامه دهخدا
نسیم دهلوی . [ ن َ م ِ دِ ل َ ] (اِخ ) میرغلام نبی . از احفاد شیخ عبدالقادر گیلانی و از مردم امروهه از مضافات دهلی و از پارسی گویان قرن دوازدهم هند است و به روایت مؤلف صبح گلشن در عهد محمدشاه به شهر خداآباد سند رفت و ملازم حکمران آنجا شد و در اواخر ...
-
نسیم شمال
لغتنامه دهخدا
نسیم شمال . [ ن َ م ِ ش َ / ش ِ / ش ُ ] (اِخ ) اشرف الدین حسینی (سید...)، فرزند سیداحمد قزوینی . از شاعران و روزنامه نویسان صدر مشروطیت است . وی به سال 1288 هَ . ق . در شهر رشت تولد یافت و پس از تحصیلات مقدماتی به سال 1300 برای ادامه ٔ تحصیل روانه ٔ ...
-
نسیم عیار
لغتنامه دهخدا
نسیم عیار. [ ن َ م ِ ع َی ْ یا ] (اِخ ) (مهتر...) نام عیاری معروف در قصه های عامیانه . از قهرمانان کتاب اسکندرنامه است که کارهای اعجاب انگیز میکرده .- امثال : دزدی که نسیم را بدزدد دزد است در کعبه گلیم را بدزدد دزد است .؟
-
نسیم آباد
لغتنامه دهخدا
نسیم آباد. [ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان کرون بخش نجف آباد شهرستان اصفهان ، در 45هزارگزی مغرب نجف آباد در جلگه ٔ معتدل هوایی واقع است و 309 تن سکنه دارد. آبش از قنات ، محصولش غلات و انگور و سیب زمینی و بادام ، شغل اهالی زراعت و کرباس بافی است . (ا...
-
نسیم الدین
لغتنامه دهخدا
نسیم الدین . [ ن َ مُدْ دی ] (اِخ ) محمدبن سعیدالدین محمدبن مسعود بلیانی کازرونی ، مکنی به ابوعبداﷲ و ملقب به نسیم الدین . از علمای قرن هشتم و از مشایخ بلیان است . وی در 65سالگی به سال 810 هَ. ق . در لار وفات یافت .
-
باغ نسیم
لغتنامه دهخدا
باغ نسیم . [ غ ِ ن َ ] (اِخ ) باغی است در کشمیر. (غیاث اللغات ) (آنندراج ) : هر که گردید رفیقم بره باغ نسیم کرد سررشته مرا همچو صبا در کشمیر.ملاطغرا (از آنندراج ).
-
خوش نسیم
لغتنامه دهخدا
خوش نسیم . [ خوَش ْ / خُش ْ ن َ ] (ص مرکب ) خوش باد. خوش رایحه . با نسیم فرح بخش . با رایحه ٔ نیکو : اگرچه مشک اذفر خوش نسیم است دم جان بخش چون بویت ندارد. خواجه عبداﷲ انصاری .ای گل خوش نسیم من بلبل خویش را مسوزکز سر صدق می کند شب همه شب دعای تو. حاف...