کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نسبت کردن پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نسبت کردن
معنی
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - نسبت دادن ، منسوب کردن . 2 - مخصوص کردن ، ویژه گردانیدن .
فرهنگ فارسی معین
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نسبت کردن
فرهنگ فارسی معین
( ~. کَ دَ) [ ع - فا. ] (مص م .) 1 - نسبت دادن ، منسوب کردن . 2 - مخصوص کردن ، ویژه گردانیدن .
-
نسبت کردن
لغتنامه دهخدا
نسبت کردن . [ ن ِ ب َ ک َ دَ] (مص مرکب ) منسوب داشتن . منتسب داشتن : آن را که هر شریفی نسبت بدو کنندزیرا که از رسول خدای است نسبتش . ناصرخسرو.باد نسبت به ما کند زیراک هیچ بِن هیچ را پدر مائیم . خاقانی .- کسی را به صفتی نسبت کردن ؛ او را بدان متهم سا...
-
واژههای مشابه
-
acoustic ratio
نسبت آکوستیکی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[فیزیک] نسبت شدت صوت گسیلشده از چشمه به شدت همان صوت پس از بازتاب از سطح محفظه در نقطهای معین
-
mixing ratio, humidity mixing ratio
نسبت آمیختگی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم جَوّ] نسبت جِرم هریک از اجزای تشکیلدهندۀ جوّ به جِرم هوای خشک
-
نسبت استاندارد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[سینما و تلویزیون] ← نسبت استاندارد آکادمی
-
blocking ratio
نسبت انسداد
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی مخابرات] نسبت اقدامهای ناموفق دسترسی به کل اقدامهای دسترسی در بازۀ زمانی معین
-
fertility ratio
نسبت باروری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[علوم سلامت] اندازهای از باروری در یک جمعیت که از حاصل تقسیم تعداد دختران زیر 15 سال بر تعداد زنان 14 تا 49 سال ضربدر 1000 به دست میآید
-
grafting ratio
نسبت پیوندزنی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، مهندسی بسپار] در همبسپارش پیوندی، نسبت بسپار پیوندخورده به بسپار اولیه
-
ejection fraction
نسبت تخلیه
واژههای مصوّب فرهنگستان
[پزشکی] حجم خون موجود در بطنها در پایان دیاستول (diastole) که در زمان سیستول (sistole) تخلیه میشود
-
compression ratio, CR2, engine compression ratio
نسبت تراکم
واژههای مصوّب فرهنگستان
[قطعات و مجموعههای خودرو] نسبت حجم کل سیلندر، هنگامیکه پیستون در نقطۀ مرگ پایین (bottom dead centre) قرار دارد، بـه حـجـم سیلندر، هنگامیکه پیستون در نقطۀ مرگ بالا (top dead centre) قرار دارد
-
braking ratio
نسبت ترمزی
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل ریلی] نسبت کل نیروی کفشک یا لنت ترمز به کل وزن واگن برحسب درصد
-
Trouton ratio
نسبت تروتُن
واژههای مصوّب فرهنگستان
[مهندسی بسپار] نسبت گرانروی کشامدی به گرانروی برشی
-
contraction ratio
نسبت تنگش
واژههای مصوّب فرهنگستان
[حملونقل هوایی] 1. نسبت سطح مقطع بیشینه به سطح مقطع آزمونگاه در تونل باد زیرصوتی 2. نسبت سطح مقطع ابتدای تنگه به سطح مقطع گلویی در تونل باد اَبَرصوتی
-
absorption ratio
نسبت جذب
واژههای مصوّب فرهنگستان
[شیمی، فیزیک] ← ضریب جذب