کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نسار پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
نسار
/nasār/
معنی
= نَسَر
فرهنگ فارسی عمید
دیکشنری
نتیجهای یافت نگردید.
-
جستوجوی دقیق
-
نسار
فرهنگ فارسی معین
(نَ) (اِ.) جایی که سایه باشد.
-
نسار
لغتنامه دهخدا
نسار. [ ن َ ] (اِ) نسر. در لهجه ٔ قمی : نسار (طرف سایه )، در اراک : نسر (جائی که کمتر آفتاب برسد)، در تهرانی : نسار (جنوب ). (از حاشیه ٔ برهان قاطع چ معین ). موضعی که آفتاب کمتر بر آن تابد. (برهان قاطع) (از آنندراج ). جائی که بر آن تمام سال آفتاب نتا...
-
نسار
لغتنامه دهخدا
نسار. [ ن ِ ] (اِخ ) (یوم الَ ...) روزی است از روزهای معروف عرب . (مرصع). نام جبال کوچکی است در عربستان یا آبی است بنی عامر را که در آنجا میان بنی ضبه و بنی تمیم جنگی واقع شد. (از مجمع الامثال میدانی ).
-
نسار
لغتنامه دهخدا
نسار. [ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان دیره ٔ بخش گیلان شهرستان شاه آباد، در 28 هزارگزی شمال گیلان و 2هزارگزی مغرب راه گیلان به سرپل ذهاب ، در دشت گرمسیری واقع است و 150 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه ٔ دیره ، محصولش غلات و ذرت و لبنیات و پنبه ، شغل اه...
-
نسار
فرهنگ فارسی عمید
(اسم) [قدیمی] nasār = نَسَر
-
نسار
واژهنامه آزاد
در زبان لکی به معنای جایی است که با توجه به آفتابگیر نبودن و سایه داشتن در تمام طول روز خنک تر از دیگر جاهاست که در مورد قسمتی از خانه، کوه و ... قابل تعمیم است.
-
واژههای مشابه
-
نِسار
لهجه و گویش بختیاری
nesâr دامنه شمالى کوه، بخشى از کوه که آفتابگیر نیست.
-
کلکان نسار
لغتنامه دهخدا
کلکان نسار. [ ک َ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان بیلواراست که دربخش مرکزی شهرستان کرمانشاهان واقع است و 350 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
وی نسار
لغتنامه دهخدا
وی نسار. [ وِ ن ِ ] (اِخ ) دهی از دهستان چهاردولی بخش قروه ٔ شهرستان سنندج است . 700 تن سکنه دارد. (از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5).
-
نسار عمرانی
لغتنامه دهخدا
نسار عمرانی . [ ن ِ رِ ع ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان شیروان بخش شیروان چرداول شهرستان ایلام ، در 28هزارگزی جنوب شرقی چرداول و 9هزارگزی راه شیروان ، در ناحیه ٔ سردسیر پرتپه ماهوری واقع است و 130 تن سکنه دارد. آبش از رود کلان ، محصولش غلات و حبوبات و ...
-
چشمه نسار
لغتنامه دهخدا
چشمه نسار. [ چ ِم ِ ن ِ ] (اِخ ) دهی است از دهستان قبادی بخش ثلات شهرستان کرمانشاه که در 12 هزارگزی شمال بیله تاب واقع است . کوهستانی و سردسیر است و 100 تن سکنه دارد. آبش از چشمه . محصولش غلات ، حبوبات و لبنیات . شغل اهالی زراعت و گله داری و راهش مال...
-
قاسم آباد وی نسار
لغتنامه دهخدا
قاسم آباد وی نسار. [ وِ ن ِ ] (اِخ ) ده کوچکی است ازدهستان نجف آباد شهرستان بیجار. در 24000گزی شمال باختری بیجار کنار رودخانه ٔ قزل اوزان واقع است . سکنه آن 20 تن میباشند. (از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5).
-
واژههای همآوا
-
نصار
لغتنامه دهخدا
نصار. [ ن َص ْ صا ] (اِخ ) یکی از طوایف بنی کعب خوزستان است این طایفه شامل عشایر یعوره و مفالی است که در اهواز و بوشهر بسر می برند. رجوع به جغرافیای سیاسی کیهان ص 90 شود.