کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
نتایج زیر ناقص است. برای مشاهدهٔ موارد بیشتر روی دکمه کلیک نمایید. جستوجوی بیشتر
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نزول و زوال پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجو در متن
-
درگشتن
لغتنامه دهخدا
درگشتن . [ دَ گ َ ت َ ] (مص مرکب ) گشتن . اعراض نمودن . ابانمودن . (آنندراج ). برگشتن . (ناظم الاطباء) : جمله مردان که به بدایت قدم او رسند همه درگردند و فروشوند و نمانند. (تذکرةالاولیاء عطار). || بسوی دیگر گردیدن . غلطیدن بسوی دیگر. (یادداشت مرحوم د...
-
احمد
لغتنامه دهخدا
احمد. [ اَم َ ] (اِخ ) ضیاءالملک بن خواجه نظام الملک وزیر محمدبن ملکشاه . خوندمیر در دستورالوزراء (ص 185) آرد که : او در زمان سلطان محمد رایت وزرات برافراخت و مدت چندسال از روی استقلال بلوازم آن امر پرداخت . چون آفتاب اقبالش بسرحد زوال رسید بسببی از ...
-
ضیاءالملک
لغتنامه دهخدا
ضیاءالملک . [ ئُل ْم ُ ] (اِخ ) احمدبن خواجه نظام الملک . صاحب دستورالوزراء گوید: در زمان سلطان محمد رایت وزارت برافراخت ومدت چند سال از روی استقلال بلوازم آن امر پرداخت ، چون آفتاب اقبالش بسرحد زوال رسید بسببی از اسباب نسبت به ابوهاشم همدانی که در ت...
-
خوف
لغتنامه دهخدا
خوف . [ خ َ ] (ع اِ) قتل . عمل کشتن کسی را. (از منتهی الارب ) (از تاج العروس ) : و لنبلونکم بشی ٔ من الخوف و الجوع و نقص من الاموال و الانفس ... و بشر الصابرین . (قرآن 155/2). || کارزار. (منتهی الارب ) (از تاج العروس ) (از لسان العرب ). منه : فاذا جا...
-
شام
لغتنامه دهخدا
شام . (اِ) شبانگاه . بتازیش مغرب خوانند. (شرفنامه ٔ منیری ). آخر روز. (بهار عجم ). اول شب که تاریک است . (فرهنگ نظام ). شبانگاه یعنی وقت مغرب . (مؤید الفضلاء). عشا و زمانی که تاریکی شب بروز کند تا هنگام خفتن . (ناظم الاطباء). عِشاء. اول تاریکی شبانگ...
-
ضیاءالدین
لغتنامه دهخدا
ضیاءالدین . [ ئُدْ دی ] (اِخ ) نصراﷲبن محمد جَزَری مکنی به ابوالفتح ، معروف به ابن اثیر. ابن اثیرکنیت سه برادر از دانشمندان ادب و تاریخ و حدیث و جز آن است (رجوع به ابن اثیر شود). برادر مِهین : مجدالدین مبارک بن ابی الکرم محمدبن محمد جزری . برادر میان...
-
غازان
لغتنامه دهخدا
غازان . (اِخ ) فرزند ارغون بن اباقابن هولاکوبن تولوی بن چنگیز، هفتمین ایلخانان مغولی (از هلاکو ببعد) ایران است که از سال 694 تا سال 703 هَ . ق . فرمانروای کشور ایران بوده است . غازان خان در زمان ایلخانی ارغون خان از طرف پدر مأمور اداره ٔ امور خراسان...
-
ذوالنون
لغتنامه دهخدا
ذوالنون . [ ذُن ْ نو ] (اِخ ) لقب یونس بن متی یعنی صاحب ماهی یا همدم ماهی - و خداوند ماهی یکی از انبیاء بنی اسرائیل است که مبعوث بر اهل نینوی بود و آنرا صاحب الحوت نیز خوانند. در قرآن کریم نام وی در چهار موضع یونس و در یکجا صاحب الحوت و در سوره انبیا...
-
صلیبی
لغتنامه دهخدا
صلیبی . [ ص َ ] (اِخ ) (جنگهای ...) نام جنگهائی که در قرن یازدهم میلادی بین مسلمانان و مسیحیان درگرفت و چون همه ٔ مسیحیان از ملت های مختلف در این جنگ شرکت داشتند، آنرا جنگ صلیبی می نامند. آلبرماله مورخ مشهور درباره ٔ این جنگ و علل و نتایج آن چنین می ...
-
مراد
لغتنامه دهخدا
مراد. [ م ُ ] (ع اِ) (از «رود») نعت مفعولی از اِرادة. آرزو. کام . خواسته . بویه . خواهش : چون جامه ٔ اشن به تن اندر کند کسی خواهد ز کردگار بحاجت مراد خویش . رودکی .بقا بادش چنان کو را مراد است همی تا چرخ گردون را مدار است . عنصری .رزبان برزد سوی رز گ...