کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نزولات پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نزولات
لغتنامه دهخدا
نزولات . [ ن ُ ] (ع اِ) آنچه از شبنم و تگرگ و باران و برف بر زمین افتد. (یادداشت مؤلف ).
-
جستوجو در متن
-
nugacities
دیکشنری انگلیسی به فارسی
نزولات
-
برف و باران
فرهنگ گنجواژه
نزولات آسمانی.
-
dry farming/ dry-farming, dryland farming, rainfed agriculture
دیمکاری
واژههای مصوّب فرهنگستان
[کشاورزی-زراعت و اصلاح نباتات] کشت گیاهان در نواحی خشک و نیمهخشک با استفاده از نزولات جوّی و بدون آبیاری
-
ابارش
واژهنامه آزاد
بارش نزولات آسمانی الف اول با فتحه در زبان محلی ( أ ) به معنای تعجب از شدت کثرت است
-
گاوسوار
واژهنامه آزاد
گاوسوار در زبان محلی میشود گوی سووار و این بدین معناست که چون در این منطقه بارش باران زیاد بوده و نزولات جوی زیاد بوده اصطلاحا می گفته اند گوی(آسمان) سووار(آبیاری) که در اصطلاح آبیاری آب از آسمان
-
قفرالیهود
لغتنامه دهخدا
قفرالیهود. [ ق َ رُل ْ ی َ ] (ع اِ مرکب ) دو قسم است ، یکی در ساحل دریایی یافت می شود که مسمی به بحیرةالیهود است و موضعی که در قدیم کفرا میگفته اند و آن جسمی است بنفش مایل به سرخی و در او حجریت غالب است و از دریا به ساحل می آید و قسمی از زمین کنار در...
-
بابونج
لغتنامه دهخدا
بابونج . [ ن َ ] (اِ) معرب بابونه ٔ فارسی است . قرّاص . قحوان . اقحوان . (منتهی الارب ). بابونک . بابونق . (دزی ج 1 ص 47). نورالاقحوان . (بحر الجواهر). اربیان . کافوری . رَبل . مقارجه . رجل الدّجاجه . حبق البقر. (منتهی الارب ). تفاح الارض . خامامیلن ...