کاربر عزیز نسخه جدید واژهیاب در دسترس است. در تاریخ ۳۰ اردیبهشت فعالیت این نسخه از سایت متوقف خواهد شد و نسخه جدید جایگزین میگردد. اگر از دفترواژه استفاده میکردید لازم است از آن بکاپ تهیه فرمایید چرا که این مورد به نسخه جدید منتقل نخواهد شد.
خطای سرور
متأسفانه سرور با خطا مواجه شد. مشکل را بررسی میکنیم و به زودی حل خواهیم کرد.
نزالة پیدا نشد!
- از درستی املای واژهٔ نوشتهشده مطمئن شوید.
- شکل سادهٔ لغت را بدون نوشتن وندها و ضمایر متصل بنویسید.
- این جستوجو را در فرهنگهای دیگر انجام دهید.
-
جستوجوی دقیق
-
نزالة
لغتنامه دهخدا
نزالة. [ ن َ ل َ ] (ع مص ) درشت و صاف گردیدن زمین چنانکه به اندک باران سیل روان گردد از وی . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از ناظم الاطباء). سیلان کردن زمین بر اثر اندک بارانی به علت صلابت و سختی آن . (از اقرب الموارد) (از المنجد).
-
نزالة
لغتنامه دهخدا
نزالة. [ ن ُ ل َ ] (ع اِ) آب نر که فروریزد. (از منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (از آنندراج ). آب منی مرد. (فرهنگ خطی ).
-
نزالة
لغتنامه دهخدا
نزالة.[ ن ِ ل َ ] (ع اِ) سفر. (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد) (ناظم الاطباء) (آنندراج ) (المنجد). || ضیافت . (از اقرب الموارد). گویند: کنا فی نزالة فلان ؛ أی فی ضیافته . (اقرب الموارد). || گویند: فلان من نزالة سوء؛ هرگاه که پدر او لئیم بود. (ازاقرب...
-
واژههای همآوا
-
نذالت
فرهنگ فارسی معین
(نَ لَ) [ ع . نذالة ] (اِمص .) فرومایگی ، پستی .
-
نذالت
لغتنامه دهخدا
نذالت . [ ن َ ل َ ] (ع مص ) رذالت . (یادداشت مؤلف ). رجوع به نذالة شود.
-
نذالة
لغتنامه دهخدا
نذالة. [ ن َ ل َ ] (ع مص ) فرومایه گردیدن . کمینه گردیدن . (از منتهی الارب ) (آنندراج ) (از اقرب الموارد). خسیس شدن . (تاج المصادر بیهقی ) (زوزنی ). نُذولة. (منتهی الارب ). پست شدن . نذالت . || فرومایه بودن در دین یا تبار. (از المنجد).
-
نذالت
فرهنگ فارسی عمید
(اسم مصدر) [عربی: نذالة] [قدیمی] nazālat فرومایگی؛ ناکسی؛ خواری.